سوشید

نام کوهی در برزک

سوشید

نام کوهی در برزک

۲۰۱- باور

                                                    
((هر رویدادی در این عالم دلیل وهدفی دارد ودرخدمت آدمی است))
تنها راه به دست آوردن نتیجه مثبت ازآنچه درظاهرشکل یک نتیجه منفی دارد،این است که مساله را به فرصت تبدیل کنیم؛  مارلین همیلتون معلم و ملکه زیبایی سابق و تاجر موفق امروزدر فرزنو ی کالیفرنیا که بازمانده حادثه ای وحشتناک است،نمونه ای ازآن است اوبه هنگام بیست ونه سالگی از یک صخره سقوط میکند وازکمربه پایین فلج می شود پس ازآن ناچارمی شودازصندلی چرخداراستفاده کند ،او می توانست ذهنش را بر خیلی چیزها متمرکز کند ولی ذهن خود را برای راههای ممکنی که پیش رو داشت متمرکز کرد وتوانست فرصتی دراین حادثه غمگین برای خود بیابدکه موجبات موفقیتش را فراهم آورد .درآغاز در استفاده از صندلی چرخدار ناتوان بود،زیرا خودش راخیلی محدود شده می دید .اوعزم خود راجزم کرد تا صندلی بهتری طراحی کند وبه کمک دو تن از دوستانش به روش نمونه سازی کار روی صندلی چرخدار بهتر وراحت تر را شروع کرد ودر نهایت شرکتی را تشکیل دادکه صنعت ساخت صندلی چرخدار را دگرگون کرد ودرسال 1984 موفقترین صنعت کوچک در ایالت کالیفرنیا شد،آنان اولین کارمند خودرا در 1981 استخدام کردند و ظرف چند سال کارکنان آنهابه هشتاد نفر رسیدو بیش از هشتصد نمایندگی نیز دایر کردند .گمان نمی رود همیلتون آگاهانه دست به چنین کاری زده باشد؛ولی تمام موفقیت های عظیم در چنین قالب هایی عمل می شوند.افراد زیادی هستند که بیش ازتمرکز برنقاط قوت بر نقاط ضعف تمایل نشان می دهند واندکی ازمردمان هستند که با تمایل به نقاط قوت از پس مشکلات بر آمده وچاره مشکلات را می یابند وشاید این هم یکی از دلایل اندک بودن افراد موفق است.
                                 
                                                         گردآورنده:جواد جهانی
                                              Email:j_javadjahani@yahoo.com                                      
منبع:(آنتونی رابینز،1987ص 71)

نظرات 3 + ارسال نظر
بی هویت پنج‌شنبه 13 دی‌ماه سال 1386 ساعت 09:12 ب.ظ

با سلام .
لطف کنید اگر مطلبی را از منبعی می اورید از لحاظ نوشتاری صحیح باشد. در این مطلب اصلاْ قواعد نگارش رعایت نشده است.

جواد جهانی جمعه 21 دی‌ماه سال 1386 ساعت 11:40 ب.ظ

کویر باور
یه درخت خشک وبی برگ میون کویر داغ --توی ته مونده ذهنش نقش پررنگ یه باغ
شاخه سبز خیالش سر به آسمون کشید --بر رودوشش همه پر شد ز اقاقی سپید
زیر سایه خیالی کمکمک چشماش بست-- دید دو تا کفتر چاهی روی شاخه هاش نشست
اولی گفت اگه بارون باز بباره توکویر--- دیگه اما سررسیده عمر این درخت پیر
دومی گفت که قدیما یادمه کویر نبود --جنگل و پرنده بود و گذر زلال رود
گفتن از جا پریدن با یه دنیا خاطره---- اون درخت اما هنوزم تو کویر باوره

علیرضا صدقیان پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:35 ب.ظ

واقعا مطالب بسیار آموزنده هستند از گرد آورنده وسازنده وبلاگ تشکر می کنم به امید روزی که شهر برزک واقعا شهر شود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد