سوشید

نام کوهی در برزک

سوشید

نام کوهی در برزک

۳۷۹- کفاره ی همه ی بدی ها

درد و زجر که با تمام وجود حس می کنم و اشکی که گاهی در چشمانم حلقه می زند و گاهی به دور از چشمان شما می لغزد و از گونه پایین می آید و بغضی که گاه و بیگاه گلویم را می فشارد و راه نفسم را بند می آورد. سرمایی که اذیتم می کند و گرمایی که آسایشم نیست و همه و همه کفاره تمام بدی هایی است که به تو کرده ام.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد