حاشیه ای بر " دخترانه"
چندی قبل یادداشتی را با عنوان" خواستگاری و آسیبهای دخترانه" منتشر کردیم.
این یادداشت به نقد خواستگاری های سنتی مناطق بزرگ اختصاص داشت که در آن پسر با حضور در منزل پدری دختر، او را مشاهده می کند و در صورتی که دو طرف یکدیگر را پسندیدند این مسیر ادامه پیدا می کند.
در بسیاری از موارد ابتداء مادر و خواهر پسر به منزل خانواده دختر می روند تا دختر بدون پوشش در مقابل آنها ظاهر شود و اگر آنها دختر را پسندیدند نشست بعدی با حضور پسر انجام می شود.
آسیبها و نقد های این روش در مقایسه با روش ازدواج غیرسنتی کمتر بوده اما دچار یک اشکال قابل توجه " آسیب پذیری دختر" در صورت تمایل او و عدم پسنیده شدنش توسط پسر است.
هرچند احتمال این آسیب در مورد پسران هم وجود دارد اما در دختران با توجه به روحیات خاص دخترانه می تواند منجر به به آسیبهای روانی بعدی شود.
بر این اساس ایجاد "بانک ملی ازدوج" را به عنوان یکی از راهکارهای مناسب برای حل این عنوان کردیم.
با مطرح شدن عنوان " بانک ملی ازدواج" تصوری نه چندان خوشایند در ذهن تعدادی از مخاطبان شکل گرفت که این تصور ناخوشایند در تصویری که مخاطبان از " بانکهای ازدواج" یا " سایتهای صیغه و همسریابی" دارند ریشه دارد؛ حال آنکه طرح "بانک ملی ازدواج" فراتر از جستارهای موجود در جامعه کنونی است و براساس داده های ررسی های میدانی انجامش شده و گفتگوهایی که در فضای مجازی با دوستان هم وطن از نقاط مختلف کشور انجام شده طرح ریزی شده است که در نوشتار قبلی توضیح درباره آن را به فرصتی مناسبتر موکول کردیم.
اما آنچه که در ادامه مشاهده می کنید نقد " دخترانه" یکی از مخاطبان بر یادداشت " خواستگاری و آسیبهای دخترانه" است.
مخاطب محترم در این نقد موضوعهای متفاوتی را مطرح کرده اند که بخشی از ان مورد قبول و بخشی از آن را وارد نمی دانیم.
در این نقد آمده است:
"بانک ازدواج نه تنها در جهت حفظ کرامت زن نیست بلکه اقدامی در جهت تسهیل
مسیر آقایان(به خصوص قشر تحصلکرده و یا حتی مومن و با خدای آنها) برای
رسیدن به همسر ایده آل خود دختری دارای پدر پولدار _ ترجیحا تک دختر _ پدری
دارای موقعیت اجتماعی عالی در زمینه علم - سیاست - دین- زیبا (باوقار و
مومن و نجیب اگر بود بهتر اگر هم نبود مهم نیست.) است. سخن آنکه قبل از
اینکه در مورد راه رفتن کسی قضاوت کنیم کمی با کفش های او راه برویم. شما
اگر یک دختر بودید در این بانک عضو می شدید؟ وجهه اجتماعی در جامعه- دید
مردم حتی با بالا رفتن سطح تحصیلات در مورد دختری که در این بانک ثبت نام
کرده؟ آیا این فکر در اذهان به خصوص آقایان نیست که دختر طالب شوهر است و
این فکر با هدف حفظ مطلوبیت زن برابری می کند؟ بانک ویترینی است که دختران
با شرایط مختلف در آن درخواست ازدواج دارند و آقایان که خریدار و انتخاب
گرند مسلما دخترانی با شرایط ایده آل مذکور را خواهانند و این یعنی حفظ
کرامت زن؟
طبق گفته خودتان زن طبیعتا دوست دارد که مورد طلب باشد - خواستار داشته
باشد و مرد باید به دنبال او برود. کنه وجودی مرد اینگونه است که به دنبال
مطلوب(زن) برود نه آنکه زن در پی او باشد. در کجای تاریخ ائمه می بینید که
همسرانشان خود پیشنهاد ازدواج داده اند حتی در موردخدیجه (س) نیز این اقدام
صورت نگرفت مگر پیامبر(ص) بهترین مرد زمان نبودند؟ پس لزوما باید این
اتفاق در آن زمان رخ می داد نه حال حاضر که اگر پسری دست در جیب بابا
نداشته باشد مرد نیست و حتی نمی توانداز عهده قوت لا یموت خود بر آید چه
رسد به تشکیل خانواده؟؟؟ (چرا که همت و مردانگی و غیرت کمرنگ شده یا حتی از
بین رفته است) . پس عقلانی است که قشر اندیشه ورز قبل از تصمیم گیری و
پیشنهاد در مورد قشری یا کسی با آن گروه یا فرد صحبتی داشته باشند. زن کالا
نیست برای ازدواج مانند مناقصه یا خرید در هر جا اعلام کند طالب همسر است.
خداوند هر زنی را آفریده مانند مردان نه تنها به روزی او توجه داشته بلکه
به ازدواج وتمام سیر زندگی او اندیشیده است و می داند که چه وقت و با چه
کسی پیوند مقدس ازدواج را خواهد داشت تا در کنار همسر داشتن کرامت انسانی
او نیز حفظ گردد به ویژه در دین مقدس اسلام در جای جای بحث ازدواج از
خواستگاری تا مهریه و عقد و حتی بعد از آن به این مسئله به وضوح اشاره شده
(با استناد به قرآن و احادیث) ببخشید که طولانی شد ولی این حرف دخترانی است
که هر روزه صدها تن از آنها را در گرد خود می بینم."
قبل از پاسخگویی به بند بند این نقد از این مخاطب محترم خواستاریم تصورشان را از " بانک ملی ازدواج" که بر اساس آن به نقد یادداشت پرداختند بیان کنند.
لازم به توضیح است که این نوشتارها به منظور مجادله تنظیم نمی شود و همه ما در پی آنیم که " طرحی نو در اندازیم" و دین خود را به خاک و وطن و آیینمان ادا کنیم.
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۲/۱۱ ساعت 12:21 توسط منتظر
|