مطلب خوب آقای توحیدی را دیروز در دیگر وبلاگشان در رابطه با بهشت پنهان دیدم و خوشحال شدم.
و اما مطلب:
بهشت پنهان کلمهای است که برای توصیف زیباییهای طبیعی برخی مناطق از آن استفاده میکنند.در این ترکیب یک تناقض وجود دارد اگر پنهان است پس چگونه میتوان آن را دید.در ایران این قبیل نامها در جایی ثبت نمیشود بنابراین ممکن است دهها شهر خود را بهشت پنهان ، نگین کویر یا دارالمومنین بنامند. برزک یکی از مناطق خوش آب و هوای شهرستان کاشان است.این شهر که تا چندی قبل روستا بود توانسته است با تاسیس شهرداری و احداث مراکزی مانند دانشگاه پیام نور از برخی از جلوههای شهری شدن بهرهمند شود.
حدود یک سال است ماهنامهای با نام بهشت پنهان در گسترهی توزیع شهرستان کاشان منتشر میشود. چندی قبل مجید رفیعی و جمعی از بهشت پنهانیها به آران و بیدگل آمدند و درجلسهای که محمد فاضل هم حضور داشت ساعتی راجع به مطبوعات و شیوههای بهبود کیفیت این نشریه صحبت کردیم.
مطبوعات محلی در ایران موجود ضعیفی است. آران و بیدگل هیچگاه نشریهای منظم نداشته است. در کاشان هم تنها آرمان توانسته است در 8 سالهی اخیر حضوری مداوم داشته باشد که اگر سختکوشیهای دکتر محمد امینی و آگهیهای ثبتی نبود در این روند خلل پدید میآمد.در حال حاضر اگر شمارگان یک نشریه محلی را در کاشان 1000 نسخه بدانیم برای هر 200 نفر این شهر یک نسخه چاپ میشود.در نظر بگیرید 200 نفر در صف ایستادهاند و تنها یک نفر از آنها این نشریه را دریافت میکند. بنابراین نشریات محلی تاثیر اولیهی چندانی ندارند اما به دلیل اینکه 1000 خوانندهی این نشریه دارای تحصیل و موقعیت اجتماعی مناسبی هستند نوشتهها میتواند موثر باشد . نکتهی دیگر این است که معمولاً ادارات دولتی پاسخگوی انتقاداتی که از آنها در نشریات میشود نیستند و این امر باعث میشود مردم نشریات محلی را رسانهای قوی و تاثیرگذار در گرفتن حقوق و بیان درخواستهای خویش ندانند..
بهشت پنهان نخست باید حوزهی فعالیت و توزیع خود را مشخص کند آیا قرار است تنها برای بخش برزک بنویسد ویا با نام بهشت پنهان در سطح شهرستان کاشان منتشر شود و یا حوزهای وسیعتر داشته باشد. هر کدام از این حوزهها نیازمند ابزارها و امکانات متفاوتی است و مزایا و محدودیتهای خاصی را هم دارد.
افرادی که وارد مطبوعات میشوند نگاههای متفاوتی به آن دارند .برخی معتقدند کار نشریه شغلی تمیز و درآمدزاست این گونه افراد بیش از نوشته در اندیشهی آگهی تبلیغاتی و کسب درآمد هستند. برخی هم نشریه را به عنوان نردبانی برای مطرح کردن خود و رسیدن به پست و مقام میدانند. گروهی از این افراد عضو حزب و گروه خاصی هستند و تلاش میکنند درتنور مطبوعات گوشت حزب خود را بار بگذارند. افرادی هم معتقدند مطبوعات رسانهای است که با میتوان جامعه را اصلاح کرد.افرادی تلاشگر را به دیگران شناخت و با نقد مسئولان بیمسئولیت آنها را به انجام وظیفه ترغیب نمود. آنگونه که من بهشت پنهانیها و نشریهشان را دیدم آنها اینگونه بودند.