سوشید

نام کوهی در برزک

سوشید

نام کوهی در برزک

چگونه می توانید آنچه را که ندارید به دست آورید و آنچه که دارید


...نایل شدن به موفقیت های فردی را نباید به حساب شانس و اقبال، تقدیر، یا بخت و امثال آن گذاشت. گو این که بعضی از افراد، لیاقت مند زاده شده اند، با این حال مهارت های فردی را باید قبل از آنکه فرد در راه موفقیت گام بردارد، بیاموزد و تجربه کند.
...تغییراتی کوچک ولی مهم در طرز تفکر ما، می تواند راه موفقیت های فردی را برای ما هموار کند.
... چهار قدم مهم که برای به دست آوردن موفقیت بیشتر لازم است در زندگی خود بردارید.

ادامه مطلب ...

بهترین باش........



اگر نمی توانی بلوطی بر فراز تپه ای باشی،بوته ای در دامنه ای باش،
ولی بهترین بوته‌ای باش که در کناره راه می‌روید.
اگر نمی‌توانی بوته‌ای باشی،علف کوچکی باش و چشم‌انداز کنار شاه راهی
را شادمانه‌تر کن.......
اگر نمی‌توانی نهنگ باشی، فقط یک ماهی کوچک باش،
ولی بازیگوش‌ترین ماهی دریاچه!
همه ما را که ناخدا نمی‌کنند، ملوان هم می‌توان بود.
در این دنیا برای همه ما کاری هست کارهای بزرگ،
کارهای کمی کوچکتر و آنچه که وظیفه ماست،
چندان دور از دسترس نیست.
اگرنمی‌توانی شاه راه باشی،کوره راه باش،
اگر نمی‌توانی خورشید باشی، ستاره باش،

تقصیر هیچ کس نیست

اما
  با این همه
تقصیر من نبود
                 که با این همه...
با این همه امید قبولی
در امتحان سادهْ تو رد شدم
اصلاً نه تو ، نه من!
تقصیر هیچ کس نیست
از خوبی تو بود
              که من
                       بد شدم!
(قیصر)

غم

...و گفت تا آخر عمر من با تو هستم....
از او پرسیدم کیستی...؟
جواب داد : غم هستم...!
و آن لحظه فکر کردم که غم عروسکی است که من با آن سرگرم می شوم.
ولی...اکنون فهمیدم که من عروسکی هستم بازیچه ی غم

دختر ها وپسر ها درکلاس باهم : خوب یا بد؟؟

این موضوعی بود که مطرح شد بوسیله استاد زبان انگلیسی ما برای نوشتن  ِشما چه فکر میکنید؟؟
جداسازی دختر ها وپسرها در کلاس یک بحث مهم در بعضی جوامع است ودر بعضی دیگر یک مسئله حل شده ا ست .محدودیت ها می تواند گاهی مفید وگاهی مضر باشد آن بستگی به شرایط دارد.من فکر می کنم این بستگی به چندین نکته دارد در هر جامعه وآن در تفاوت فرهنگ ها ست . برای مثال فرهنگ جامعه – فرهنگ خانواده و فرهنگ فردی  و از همه مهم تر ارزش های غالب بر جامعه .در جوامع با فرهنگ بالااین می تواند یک خصیصه برای دانش آموزان آن باشد که آنها هرگز فراموش نکنند که انها می آیند به کلاس فقط برای یادگیری ودر این راه باید از ظرفیت های هم کلاسی هایشان به طور مناسب استفاده کنند خواه پسر یادختر .به خاطر این درک آنها می دانند که آنها یک فرصت دارند که دیگران از آن محروم اند.در بین چنین جوامعی ارزش ها واهداف توصیف شده ومشخص هستند ودانش آموزان در این ضمینه توجیه اند. مفید است که دخترها وپسرها با هم استفاده کنند از دانش وتجارب وظرفیت های متفاوت هم دیگر. برای زنان محدودیت؛ مشارکت نداشتن در فعالیت ها از مد افتاده وقدیمی شده اند ما باید یاد بدهیم وآموزش بدهیم آنرا در مدارس و باید  دور نگه داریم دخترها وپسرها رااز موضوعات حاشیه ای . ماباید تشویق کنیم آنهاراکه قرار بدهند تمرکزشان را روی اهداف اساسی.

نوشته جواد جهانی
Email:j_javadjahani@yahoo.com

شعر کودک سیاه پوست


وقتی به دنیا میام، سیاهم، وقتی بزرگ میشم، سیاهم،

وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم، وقتی می ترسم، سیاهم،

وقتی مریض میشم، سیاهم، وقتی می میرم، هنوزم سیاهم...


و تو، آدم سفید:


وقتی به دنیا میای، صورتی ای، وقتی بزرگ میشی، سفیدی،

وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی، وقتی سردت میشه، آبی ای،

وقتی می ترسی، زردی، وقتی مریض میشی، سبزی،

و وقتی می میری، خاکستری ای...

و تو به من میگی رنگین پوست؟؟؟..

نقش


خانم لوراکپبل ،مسئول خرید یکی از واحد های شرکت اسپنسر است که این شرکت یک خرده فروش بزرگ انگلیسی است ،شغل او ایجاب می کند که چندین نقش ایفا نماید ، یعنی باید الگوهای رفتار مشخصی ،در رابطه با پست یا شغل خود داشته باشد. برای مثال به عنوان یک کارمند شرکت ،نقش یک کارمند را ایفا می کند او همچنین عضو گروه دفتر مرکزی ،عضو گروه تخصصی مربوط به کنترل هزینه های شرکت ومشاور کمیته ای است که به اختلافها رسیدگی می کند. در خارج از شرکت نقشهای دیگری را بر عهده دارد:خانم خانه دار ،مادر بچه ها ،عضو کلیسا و عضو حزب کارگر (در انگلستان)است،در انجمن اولیا و مربیان مدرسه دخترش عضویت دارد ،عضو کلیسای محلی وعضو تیم فوتبال زنان می باشد. بسیاری از این نقشها باهم سازگارند وبرخی هم موجب تضاد وتعارض می شوند برای مثال به تازگی ارتقای مقام یافته وباید از لندن به منچستر نقل مکان کند ،ولی شوهر ودختر او می خواهند در لندن باقی بمانند آیا این تقاضا به موجب نقش تازه ای که به او داده شده است با تقاضای دختر او (به عنوان یک مادر) سازگار است؟ بسیاری از ما (همانند این خانم کارمند)نقشهای متعددی را ایفا می کنیم وبا توجه به نقشی که ایفا میکنیم رفتارهای گوناگونی داریم. مفهوم نقش به ما کمک می کند که بتوانیم این مطلب را توجیه کنیم که چرا او روز یکشنبه به مسابقه می نشیند وچرا رفتار او با آنچه که در کمیته رسیدگی به شکایتها انجام می دهد متفاوت است (گروه هویتهای مختلف بر او تحمیل کرده وانتظارات متفاوتی از وی دارد).
اگر قرار بود هر یک از ما تنها یک نقش رابر عهده بگیریموبه صورت دائم ومنظم آن راایفا نمایم درک نقش بسیار ساده می شد .متاسفانه هر کس باید نقشهای متفاوتی را بر اعضای خود تحمیل می کنند. اگر ما می دانستیم چه نقشی در یک گروه بر عهده ما گذارده می شود رفتار فردی خودرا(در شرایط خاص)بهتر درک می کردیم.
پس از سالها تحقیق بر روی موضوع نقشی که افراد ایفا می کنند ،نتیجه های زیر بدست آمده است
الف) هر کس نقشهای متعددی را ایفا می کنند.ب) افراد با توجه به عوامل محیطی (مثل دوست،کتاب ،فیلم وتلویزیون )نقشهای متفاوتی را می آموزند.
ج) هر کس می تواند با رویارویی با شرایط یا تقاضای خاصی به سرعت تغییر موضوع دهد ونقش جدیدی را بر عهده گیرد.د) افراد معمولاً به هنگام رویارویی با شرایط مختلف نقشهای متناقض بر عهده میگیرند برای مثال بسیاری از مردم با توجه به گروه های مختلفی که در آن قرار می گیرند(همانند گروه هایی که خانم لورا کمپبل د رآن قرار می گرفت)باید نقشهای متفاوت و ضد  و نقیض برعهده بگیرند.

نوشته جواد جهانی 87                        

خدا رو شکر میکنم



I am thankful for the alarm that goes off in the early morning house,
because it means that I am alive
خدا را شکر که هر روز صبح باید با زنگ ساعت بیدار شوم، این یعنی من هنوز زنده ام


I am thankful for being sick once in a while,
because it reminds me that I am healthy most of the time
خدا را شکر که گاهی اوقات بیمار میشوم، این یعنی بیاد آورم که اغلب اوقات سالم هستم


I am thankful for the husband who snoser all night,
because that means he is healthy and alive at home asleep with me
خدا را شکر که تمام شب صدای خرخر شوهرم را می شنوم
این یعنی او زنده و سالم در کنار من خوابیده است


I am thankful for my teenage daughter who is complaining about doing dishes,
because that means she is at home not on the street
خدا را شکر که دختر نوجوانم همیشه از شستن ظرفها شاکی است
این یعنی او در خانه است و در خیابانها پرسه نمی زند


I am thankful for the taxes that I pay, because it means that I am employed
خدا را شکر که مالیات می پردازم، این یعنی شغل و درآمدی دارم و بیکار نیستم


I am thankful for the clothes that a fit a little too snag,
because it means I have enough to eat
خدا را شکر که لباسهایم کمی برایم تنگ شده اند، این یعنی غذای کافی برای خوردن دارم


I am thankful for weariness and aching muscles at the end of the day,
because it means I have been capable of working hard
خدا را شکر که در پایان روز از خستگی از پا می افتم، این یعنی توان سخت کار کردن را دارم


I am thankful for a floor that needs mopping and windows that need cleaning,
because it means I have a home
خدا را شکر که باید زمین را بشویم و پنجره ها را تمیز کنم، این یعنی من خانه ای دارم


I am thankful for the parking spot I find at the farend of the parking lot,
because it means I am capable of walking
and that I have been blessed with transportation
خدا را شکر که در جائی دور جای پارک پیدا کردم
این یعنی هم توان راه رفتن دارم
و هم اتومبیلی برای سوار شدن


I am thankful for the noise I have to bear from neighbors,
because it means that I can hear
خدا را شکر که سرو صدای همسایه ها را می شنوم، این یعنی من توانائی شنیدن دارم


I am thankful for the pile of laundry and ironing,
because it means I have clothes to wear
خدا را شکر که این همه شستنی و اتو کردنی دارم، این یعنی من لباس برای پوشیدن دارم


I am thankful for the becoming broke on shopping for new year,
because it means I have beloved ones to buy gifts for them
خدا را شکر که خرید هدایای سال نو جیبم را خالی می کند
این یعنی عزیزانی دارم که می توانم برایشان هدیه بخرم


Thanks God... Thanks God... Thanks God
خدا را شکر... خدا را شکر... خدا را شکر

خدا



"در آغاز کلمه بود وکلمه درباره خدا بود وکلمه خدابود"
این عین عبارت آغازین کتاب مقدس در عصر جدید است "بیاندیشید"
کلمه خدا تقریبا با تمام اسامی  دیگر خالق یکتا از نظر صوت  مشترک است.سراسر تاریخ های بشری از جمله بدوی ادیان غرب وشرق سنت های دیگر یک خالق کلمه و بشریت را توصیف می کنند،
فهرست اسامی خدا در سراسر تاریخ زندگی انسان:
Ra          را
    tat   تات
    Krishna کریشنا
Sugmad        سوگماد
Rama            راما
 Budha          بودا
         Gaiana  گایانا
        Mahantaماهانتا
       Anuaآنوا                          
   Wakentanken       واکن تاننکا                                   
     Ahodnay آهودنای
                Shivaشیوا
        Brahma براهما
       Mahavirماهاویرا
Khoda        خدا                                    
         Siddhaسیدها
Akua           آکوا
       Ahura mazdaاهرا مزدا
Atva        آتوا
 Jehova      جهوا         
     Nanakناناک
       Mahevماهو
    Osenbula اسنبولا
      Kamisama کامی ساما
      Nagvalناگوال
           Yahevیاهو
Kali durga     کالی دورگا
        Atoآتو
     Allahالله
همانگونه که می بینید صوت " آ"(aaa)  صدای مشترک تمامی اسامی کردگار یکتاست است .این صدا صدای خلقت و صدای خوشی است.در واقع (  آ  ) یعنی صدای خلقت با صدای شاد مانی مترادف است .وجود صدای " آ " در تمامی اسامی کردگار یک امر تصادفی نیست این صدا تنها صوتی است که انسان بدون حرکت لبها ؛زبان؛آرواره ویا دندان و تنها با یک نفس و بدون کمترین زحمت آن را بر زبان جاری میکند.

((برگرفته از کتاب معمار سرنوشت خویش باشید اثر دکتر وین دایر))
Word by:javad jahani

بهمن ۵۷

12 بهمن
امام خمینی پس از سال‌ها دوری و تبعید به کشور بازگشت. ایران اسلامی شاهد بزرگترین و تاریخی‌ترین استقبال بود. حضور میلیونی مردم که صف مستقبلین را از فرودگاه تهران تا بهشت زهرا امتداد داده بود، حاکی از عشق و علاقه بی‌نظیر آنها به رهبر خویش بود.
حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشکر از آنها خداحافظی کردند.
امام خمینی پس از اقامه نماز در کف هواپیما،

ادامه مطلب ...

۵۲۷- ضد حال یعنی چی؟

ضدحال یعنی وقتی یه قرار لطیف تو اینترنت داری وصل نشی
ضدحال یعنی وقتی منتظر فیلم مورد علاقت هستی برق بره
ضدحال یعنی بعد از کلی مصیبت که بابات برات موبایل ثبت نام کرده همه سیمکارتا بیاد جز مال تو

ضدحال یعنی یه جلسه سر کلاس نری فقط همون یه جلسه استاد حضور غیاب کنه
ضدحال یعنی با شکم گرسنه بری تو صف ژتون تموم کرده باشن
ضدحال یعنی یه هفته قبل از اینکه جشن تولد بگیری خاله مامانت فوت کنه
ضدحال یعنی قبض تلفن بیاد 987979543456547979794654687 تومن...!!
ضدحال یعنی با.?.?? افتادن
ضد حال یعنی یه مانتو خوشگل بخری همون روز اول گیر کنه به صندلی پاره بشه
ضدحال یعنی صبح ساعت ? بری سر کلاس استاد نیاد
ضدحال یعنی بعد اینکه کلی افه زبان اوومدی نمره زبانت بشه-4
ضدحال یعنی داداش کوچیکت ?شاخه مودمو اشتباهن بزنه تو پریز برق
ضدحال یعنی هیستوری رو پاک نکنی همه ایمیلاتو داداشه فضولت بخونه
ضدحال یعنی نفر ?1کنکور شدن
ضدحال یعنی کارگردان شدن حنا مخملباف
ضدحال یعنی خواننده شدن میناوند
ضدحال یعنی پژو آر- دی
ضدحال یعنی فیلم ژاپنی

ضدحال یعنی عشق یه طرفه
ضدحال یعنی گل خوردن دقیقه 92 مثل گل اس اس به پس پس
ضدحال یعنی صبح روزی که با دوستات میخوای بری کوه بارون بیاد
ضدحال یعنی از سرویس دانشگاه جا موندن
ضدحال یعنی با ماشین بابا جریمه شدن
ضدحال یعنی سلام کنی جوابتو ندن
ضدحال یعنی عینکت سر جلسه امتحان بیفته زمین بشکنه
ضد حال یعنی سر جلسه امتحان خودکارت تموم بشه
ضدحال یعنی تاکسی سوار شی وسط راه بنزین تموم کنه

ضدحال یعنی دفترچه تلفنتو گم کنی
ضد حال یعنی اونیکه خیلی دوستش داری رو نتونی ببینی

۵۲۶- امتحان

فقط سوپ کلم است که حال آدم را بیشتر از امتحان بهم می زند( آلبرت) .

امتحان مسخره ترین کار دنیا ست .(جرج برناد شاو)

امتحان بدون تقلب مثل کریسمس بدون درخت است.-(کی اس الیت).

امتحان بخشی از زندگی است ، نه زندگی امتحانست- (پائولوکویئلو).

امتحان در صورت عدم حذف پزشکی ،اولین گام در جهت شروع چاپلوسی پیش   استاد  برای گرفتن نمره ده  است—

چی گفتید امتحان اصلا معنی اس را نمی دانم –(جرج اورول)

توی مدرسه هر سوالی که در امتحانهایم درست جواب می دادم،بعدا می فهمیدم که کاملا غلط بوده است این اتفاق بعد ها در زندگیم هم ادامه یافت .هر  وقت فکر می کردم درست رفتار کرده ام ،دیدم یه جای کار اشتباه بود—(ارنست همینگوی)

۵۱۱- قلب یک زن

ناپلئون بناپارت بعد از سالها کشور گشایی و فتح سرزمین های بز رگ و دور دست به این یک جمله رسید:


تسخیر یک کشور بزرگ از تسخیر قلب کوچک یک زن آسانتر است

..
..
..
..
واقعا که راست گفته این فرانسوی .....

۵۱۰- انتخاب

پریشانی و اندوه خود را به همسرتان نسبت ندهید
بی همتی خود را به گردن والدین خود نیاندازید
وضع نامساعد مالی خود را ناشی از اوضاع نامطلوب اجتماعی نشمرید
نانوایی را مسئول اضافه وزن خود ندانید
ترس های واهی و بی اساس خود را به دوران کودکیتان نسبت ندهید
و از همه آنچه علت ناکامیهایتان می دانید و ملامتشان میکنید ،دست بشوئید.
چرا که اوضاع وشرایط کنونی شما ؛
مجموعه انتخاب های شما در طول زندگی است


((دکتر وین دایر))
Word by javad jahani

۵۰۵- روح


از این سو تا آن سوی گستردگی بی شکل فضا
چگونه باید بیاندیشم
چگونه یک نفس بکشم ،چگونه سخن بگویم
اگر نتوانم از خود بیرون شوم،به آن سوی جهان های والاتر،
آنگاه که به خدا می اندیشم به طبیعت و شگفتی هایش؛ به زمان؛ فضا ،مرگ
شتابان روی سستی می گذارم.
اما حقیقت آنست که من رو بر میگردانم ،تورا صدا می زنم
ای روح  تو ای من واقعی
تو این جلا ترین زمان ،خشنود ترین به هنگام مرگ
وبهترین وعالی ترین آکننده ی فضا..


برگرفته از کتاب "برگهای علف"  نوشته "والت ویتمن"
Word by javad jahani

۵۰۴- خدا

خدا

"در آغاز کلمه بود وکلمه درباره خدا بود وکلمه خدابود"
این عین عبارت آغازین کتاب مقدس در عصر جدید است "بیاندیشید"
کلمه خدا تقریبا با تمام اسامی  دیگر خالق یکتا از نظر صوت  مشترک است.سراسر تاریخ های بشری از جمله بدوی ادیان غرب وشرق سنت های دیگر یک خالق کلمه و بشریت را توصیف می کنند،
فهرست اسامی خدا در سراسر تاریخ زندگی انسان:

ادامه مطلب ...

۵۰۳- مشتری بهشت

خداوند از آدم هایی که می خواهند
ضعف وزبونی خود را با خدا پرستی جبران کنند بیزار است
خداوند از آدم هایی که
یک تخته شان کم است
و جای خالی آن را با مذهب پر می کنند نفرت دارد
خدا وند آدم های  ذلیل طماع  ترسو و چاپلوس را  دوست ندارد
خداوند عارف عاشق می خواهد
نه *مشتری بهشت*
(دکتر شریعتی)

۴۹۱- من بدون وجود عشق دیگر نخواهم بود

و قاضی عقل
و عشق محکوم به تبعید به دورترین نقطه مغز شده بود
یعنی فراموشی
قلب تقاضای عفو عشق را داشت
ولی همه اعضا با او مخالف بودند
قلب شروع کرد به طرفداری از عشق
آهای چشم مگر تو نبودی که هر روز آرزوی دیدن اونو داشتی
ای گوش مگر تو نبودی که در آرزوی شنیدن صدایش بودی
و شما پاها که همیشه آماده رفتن به سویش بودید
حالا چرا اینچنین با او مخالفید؟
همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترک کردند
تنها عقل و قلب در جلسه ماندند
عقل گفت :دیدی قلب همه از عشق بیزارند
ولی من متحیرم که با وجودی که عشق بیشتر از همه تو را آزرده
چرا هنوز از او حمایت میکنی !؟
قلب نالید:که من بدون وجود عشق دیگر نخواهم بود
و تنها تکه گوشتی هستم که هر ثانیه کار ثانیه قبل را تکرار میکند
و فقط با عشق میتوانم یک قلب واقعی باشم
پس من همیشه از او حمایت خواهم کرد حتی اگر نابود شوم
    
                                Word by javad jahani  

۴۹۰- هنر

هنر یونانی در تناسب است
هنر چینی در آداب و معاشرت

هنر فرانسوی ها در کلک و تر دستی
هنر انگلیسی ها در قیافه حق به جانب گرفتن
هنر ایتالیایی در قشنگی
هنر روس ها در غم وغصه
و هنر پارسیان در عیب جویی

۴۸۸- شخصیت چیست؟

شخصیت یعنی « مجموعه‌ای از رفتار وشیوه‌های تفکر شخص در زندگی روزمره که با ویژگی های بی همتا بودن ، ثبات (پایداری) و قابلیت پیش بینی» مشخص می‌شود. از این تعریف چندین نکته قابل استنباط است.

بی همتایی و تفاوت : شخصیت یک فرد بی‌همتاست و در عین بعضی مشابهت‌ها ، هیچ دو شخصیت یکسان و همسان وجود ندارد.


ثبات داشتن (پایداری) : اگر چه افراد در شرایط و محیطهای گوناگون در ظاهر رفتار متضاد و مختلفی دارند، ولی در طول زمان (مثلا چندین دهه) رفتار و واکنش و همچنین شیوه تفکر آنها دارای یک در ثبات نسبی دائمی است.


قابلیت پیش بینی : با توجه کردن و مطالعه رفتار و نوع تفکر اشخاص می‌توان سبک رفتاری و تفکری افراد را با احتمال زیاد پیش بینی کرد. قابلیت پیش بینی رفتار با «ثبات در رفتار» رابطه متقابل دارد.
اختلال شخصیت چیست؟
آیا تابحال کسی را دیده‌اید که در برابر یک انتقاد ساده ، واکنش خشمگینانه شدیدی داشته باشد؟
آیا از خود پرسیده‌اید که چرا بعضی افراد انواع مختلف «خال کوبی» را روی پوست خود دارند؟
چرا بعضی افراد برای خود بعضی افراد برای خود ، خانواده و ... برنامه ریزی سختگیرانه دارند بصورتی که شرایط بحرانی هم حاضر به تغییر آن نیستند؟

شخصیت می‌تواند سازگار و یا ناسازگار باشد. «ناسازگاری» زمانی مطرح می‌شود که افراد قادر نباشند تفکر و رفتار خود را با محیط و تغییرات آن تطبیق دهند. سازگاری یا عدم سازگاری ارتباط نزدیکی با «انعطاف پذیری» دارد. یک شخصیت سالم با وجود ثبات و پایداری به میزانی از انعطاف‌پذیری بهره می‌برد. اما افراد ناسازگار در برخورد با موقعیت‌هایی که واکنش به آنها مستلزم تغییرات و تصمیمات جدید است، تفکر و رفتار انعطاف ناپذیری از خود بروز می‌دهند. بنابراین ، اختلال شخصیت یعنی «رفتارهای ناسازگار و انعطاف ناپذیر در برخورد با محیط و موقعیت ها