مهندس حاج ماشاله حاج قدیری

...هوای سردی بود

گونه ها از اشک گرم شد

با یک سلام بر حسین ع توسط مداح

دلهای مرد وزن غرق در غوغا شد...

حاج شیخ علی روحانی هم بعداز آقای منوچهریان، با تعریف خاطراتی از حاجی سنگ تمام گذاشت.

حاجی ماشااله مرد باوقار،مومن ،خوش خلق وبانجابتی بود.

http://s1.picofile.com/file/7705333117/%D9%86%DB%8C%D8%B2_%D8%A8%DA%AF%D8%B0%D8%B1%D8%AF2_www_ilbt_blogfa_com_.jpg

كشتی حاج ماشاءالله حاجی قديری درسن 23 سالگی با يكی از رقيبان روسی خود در زمانی كه برای ادامه تحصيل درکشور شوروی سابق وروسیه فعلی بود.

شهید علیرضا مالکیان

شهید علیرضا مالكيان بيدگلى

     { نام : عليرضا
     { نام خانوادگى : مالكيان بيدگلى
     { فرزند : عبداللّه
     { تاريخ شهادت : 30/7/1362
     { محلّ شهادت : مريوان ـ والفجر 4
     { نوع عضويّت و شغل : بسيجى ـ دانش ‏آموز
     { مكان دفن : گلزار شهداى هفت امام‏ زاده  علیه السلام  بيدگل

ادامه نوشته

حبیب الله ارباب پور

مطلب زیرازوبلاگ خاطرات نوش آباد نقل می شود:

گفتگو باحبیب الله ارباب پور

ورزش باستانی هنری است نمادین با تاریخی بلند. نمایش است  و حرکت و موسیقی. رزم است و بزم و حماسه. شعر است و بانگ و آواز. ورزشکار است و ضرب آهنگ پنجه مرشد و اوج  و فرود.

ایزار و وسایل هنرمندانه. صحنه و اجرا نمادین، کارگردان و بازیگران در تکاپو. با آغاز و انجام و نظم و اساس و اصول.

 جناب آقای حبیب اله ارباب پور (متولد 1340) داور بین المللی این ورزش است که این همه را می شناسد و  در این ورزش شاخص بوده  و در داوری پیشرفت شایانی کرده است. ایشان که 18 سال است مدیر داخلی  هیت امنای شهرک صنعتی سلیمان صباحی  بیدگلی را هم بر عهده دارد ، یاری گر این ورزش بوده است.

 

ـ نقش شما در ورزش باستانی چیست؟

به نام خدایی که بر گل دمید           روان تا که آدم بیامد پدید

داور ملی و سر داور مسابقات کشوری هستم و همچنین عضو کمیته داوران و عضو کمیته فنی فدراسیون ورزش باستانی جمهوری اسلامی و دبیر کمیته داوران استان اصفهان و مسئول هیئت ورزش باستانی و همچنین مسئول هیئت موتور سواری و اتومبیلرانی شهرستان آران و بیدگل.

البته مسئول هیئت ورزش باستانی بسیج و سپاه شهرستان هم با من است.

ـ رتبه شما در بین داوران چگونه است؟

در سال 84 درجه 3 را گرفتم. در سال 87 رتبه 2 و در سال 90 موفق به گرفتن رتبه درجه 1 شدم.

ـ در کل کشور چند داور ملی وجود دارد؟

از استان اصفهان 2 نفریم و در کل کشور 10 نفر.

ـ ورود شما به ورزش باستانی چگونه بود؟

من در سال 48  یعنی از سن 8 سالگی وارد این ورزش شدم. برادرانم در زورخانه سلمقان ورزشکار بودند. در چرخ زدن مهارت خوبی پیدا کردم. از سال 54 کشتی را هم شروع کردم. علاقه ما به این ورزش به حدی بود که در سال 59 که به جبهه رفتم آن جا هم با  پوکه گلوله های توپ میل درست کردیم و دوستان هم رزم بنده با قابلمه ضرب می گرفتند  و ما ورزش می کردیم.

ـ گویا فرزند شما هم در این ورزش دارای رتبه است؟

بله در رشته کباده در شهرستان و استان اصفهان و شهرداری های تهران مقام اول و مقام دوم کشوری در رده نو نهالان

ـ وضعیت ورزش باستانی در شهرستان چگونه است؟

الان حدود 800 باستانی کار در 6 زور خانه شهر مشغول به کارند. از این تعداد حدود 500 نفر ثابت هستند. استقبال جوانان هم الان وضعیت خوبی دارد. به آنها هم میدان داده می شود.

ـ آیا امکان برگزاری مسابقات کشوری در شهرستان ما وجود دارد؟

مشکل اینجاست که گود استاندارد نداریم. از طرفی زیرساخت لازم را که بتوان از 20 استان کشور در 7 رشته هنرهای فردی باستانی  و تیمی که حدودا پذیرای 300 مهمان به مدت 3 روز باشد، را نداریم. همچنین خوابگاه و رستوران مجهز هم نداریم.

ـ افراد خیّر در این زمینه وجود دارد؟

بله دوستانی هستند که کمک می کنند. از جمله حاج حسن اسماعیلیان و برادران پور ابراهیمی و همین طور حاج رضا شبان

ـ شما در پیست موتور سواری  هم فعالیت دارید، از این جا هم بگویید.

4 سال پیش پیست جنب فولاد کویر درست شد. الان هم پیست جاده نوش آباد را آماده کرده ایم که بیشتر در روزهای جمعه موتور سواران علاقه خود را دنبال می کنند.

ـ گویا مسابقاتی به همت شما در نوش آباد برگزار شد ؟

بله در سال گذشته مسابقات تیم ملی در باشگاه صاحب الزمان بود که حدود صد نفر شرکت کردند. لازم به ذکر است که این مسابقات بودجه نداشت. تنها از سر علاقه بود که هزینه یک میلیون تومانی آن را شخصا پرداخت کردم. البته این درد سر را هم داشتم که بسیاری مخالف برگزارکردن آن در نوش آباد بودند. ولی دوست داشتم نوش آباد محروم نباشد و این جا هم شناخته شود و مردم بدانند تفاوت گذاشته نمی شود.

ـ وضعیت زورخانه نوش آباد را چگونه می بینید؟

نوش آباد به هر حال شهر کوچکی است. به نظر می رسد نوش آبادی ها کمتر علاقه نشان می دهند. ورزشکاران محدودند و البته ساعت هایی هم که باشگاه فعالیت دارد، کم است. ولی توقع می رود که باستانی کاران به طور مستمر این ورزش را دنبال کنند.

ـ از پهلوان حسن کمال بگویید؟

حسن کمال خیلی قوی و نیرومند است. نجیب و با مرام است. جای افتخار است که نوش آباد چنین پهلوانی دارد. اگر چنین کسی در تهران یا اصفهان می بود، پیشرفت خیلی زیادی می داشت. ایشان مقام های خوبی هم آورده است. از ما هم گله مند است. حق دارد. ولی ایشان باید بداند رقیبان ایشان هم سطح ایشانند. از طرفی در مسابقات، پس از 100 جفت میل زدن است که ما می فهمیم کجا افت پیدا می شود. چون از 100 جفت به بالا سرعت میلش زیاد می شود. این امر باعث می شود صحت میل زدن پایین بیاید. از طرفی مسابقات محدودیت دارد. در کل استان اصفهان یک نفر به مرحله بعدی راه پیدا می کند و این کار را مشکل تر می کند.

ـ برای یاری این ورزش از مسئولین چه توقعی می رود؟

ورزش باستانی هم ورزش جسم است و هم ورزش روح. این ورزش با فرهنگ ما عجین است. انتظاری که از مسئولین می رود این است که توجه بیشتر نشان بدهند. مسئولین و  امام جمعه ها در سخنانشان جوانان را به این امر تشویق کنند. به هر حال صحت روح و روان و جسم در آن است. به قول فردوسی:  

ز نیرو بود مرد را  راستی   ز سستی کژی زاید و کاستی

تبریک

احمد ارباب پور جوان برومند محله سلمقان موفق شد در مسابقات کشوری ورزش باستانی دررشته میل بازی 3 و4 میل رتبه سوم کشوری راکسب کند

به اووخانواده محترمش وهمچنین ورزشکاران باستانی باشگاه ابوالفضل (ع) وجامعه ورزشی شهرستان اران وبیدگل تبریک می گوییم.

عباس رسول زاده وهیئت حسینی سلمقان درسال های 1371 و1392

فیلمی از هیئت سلمقان در حسینیه توی ده بیدگل را که در ان من نوجوانی 12 ساله هستم را یافتم و فیلمی از همان هیئت را دیشب در همان حسینیه گرفتم.

من تغییر کرده ام
شما تغییر کرده اید
خیلی ها نیستند (جای پدر بزرگم خالی)
حسینیه تغییر کرده است (جای غرفه ها خالی)

و .... محرم هنوز هست

فیلم سال1371

 فیلم سال 1392 __

منظر - عباس رسول زاده بیدگلی

پروردگارا

پروردگارا!



پناهم باش..

تا مظلوم روزگار نباشم.

رهایم نکن..

تا اسیر دست روزگار نگردم.

یاورم باش..

تا محتاج روزگار نباشم.

بال و پرم باش..

تا که مصلوب این روزگار نگردم.

همدمم باش...

تا که تنهای روزگار نباشم.

کنارم بمان..

تا که بی کس روزگار نگردم.

مهربانم بمان..

تا به دنبال روزگار نامهربان نباشم.

عاشقم بمان..

تا عاشق این روزگار پست و بی حیا نگردم...

و خدایم باش..

تا بنده این روزگار نباشم...

ارسال مطلب از هم محلی عزیزمان(فاطمه)

ای حسین...

من کیستم که عمق درد های تو را بفهمم؟؟

تشنگی من با تشنگی تو

درد من با درد تو

نگاه من با نگاه تو

فهم من با فهم تو

و....

تفاوتها دارد

همانطور که:

زندگی من با زندگی تو...

پس درک شما کاری به محال نزدیک است

من فقط می توانم بر آستانه برده سیاهی که در کنار شما شهید شد

زانوی ارادت بر زمین بزنم.....ای حسین عزیز

-------------------------------------------------------

ارسال مطلب از هم محلی عزیزمان(فاطمه)

حسینیه سلمقان درماه محرم

شیخ عبدالله انصاری

دایی عبدالله

بچه که بودیم بعضی وقتها روزهای تعطیل یا جمعه ها بعد از ظهر مادرم به محله خودشان (سلمقان) برای احوال پرسی فامیلها می رفت یک روز بعد از ظهر با مادرم به منزل دایی عبدالله رفتیم .

دایی عبدالله مداح اهلبیت بود وچاووشی هم می خواند .

(چاووش می خواند که ما را وقت تنگ است ای برادر)

او در مداحی بسیار چیره دست و با تجربه بود در حدی که بحر طویل وصاف را که درباره ساقی کربلا سروده است در حسینیئه سلمقان با هفت ضرب زنجیر زنی می خواند .           

می کند از دل جان / ورد زبان / غمزده وصاف حزین / وصف مهین / یکه سوار فرس شیر دلی / وارث میدان یلی / زاده سلطان ولی / حضرت عباس علی / ماه بنی هاشم و سقای شهیدان ز وفا / میر صف معرکه ی کرب و بلا ........

موقعی که از درب منزلش وارد می شدیم یک دالانی دراز وجود داشت و سپس به حیاط می رسیدیم و آن حوض هشت ضلعی آب و درختان انار و پشت خانه ای که مرغ و خروس ها در آن بودند.  در آخر این دالان دو عدد پرچم چاوشی بود یکی رنگ سبز و یکی قرمز آن روز من پرچم سبز را برداشتم و به تقلید از چاوش ها روی دوشم گذاشتم و یک دور باغچه و حوض آب زدم پرچم سبز را گذاشتم و خواستم که پرچم قرمز را بردارم دیدم که آن را گرد و غبار گرفته و ته فلزی آن در زمین فرو رفته مثل اینکه سالها است کسی آن را برنداشته است به دایی عبدالله گفتم چرا این پرچم قرمز را گردو خاک گرفته ؟ گفت: پرچم سبز از زوار امام رضا و زوار مکه می باشد اما آن  پرچم سرخ رنگ از زوار کربلا است که سالها است راه کربلا بسته است و حرم حسین(ع) زوار ندارد و لذا از این پرچم استفاده نمی شود .

به او گفتم این پرچم را که بر می داشتی چه می خواندی چهار انگشتش را بین دهان و گوشش گذاشت و با صدای بلند چاوشی خواند :

(هر که دارد هوس کرب وبلا بسم الله ) ...

متن کامل رادر وبلاگ در کوچه های بیدگل بخوانید: درکوچه های بیدگل

شادروان شیخ عبدالله انصاری (خالوئیان) سالهای متمادی برای امام حسین (ع)در محله سلمقان روضه خوانی کرده وقدیمی های محل از اخلاص و سادگی وبی ریایی او زیاد تعریف می کنند .

امیرمحمدشیبانی

نوگل پرپر امیرمحمدشیبانی قربانی بی احتیاطی بزرگترهایی شد که نتوانستند بعداز حادثه جانگداز درگذشت جوان ناکام علی محمد حمزه ای براثر سقوط ازدستگاه بالابردستی در موقع نصب پرچم عزای امام حسین (ع) درسال های قبل این بالابر غیر استاندارد راکناربگذارند.

حادثه درگذشت غم انگیز امیرمحمد شیبانی  فرزندآقای محمودشیبانی ودانش آموز مدرسه شهید دشتبانی سلمقان رابراثر سقوط بالابر حسینیه بر روی وی که منجر به مصدومیت  وسپس مرگ  وی شد تسلیت می گوییم.

افتتاح دوباره زورخانه ابوالفضل سلمقان

زورخانه ای بزرگتر وباامکانات بیشتر برای ورزش باستانی همشهریان

مراسم افتتاحیه 26/6/1392 عکس از حیدر عنایتی .متن ازوبلاگ همبودگاه نوش آباد

امشب زورخانه جديدحضرت ابوالفضل ع در کنار دشت دولاب ( بلوار مالک اشتر ) افتتاح شدعلي اصغر آسماني بيدگلي پهلوان عرصه ورزش باستاني بود که اين شب به اتفاق آقاي ابوالفضل ايماني و حيدر خان عنايتي به حضورشان رفتيم.  زورخانه شب بسيار لذت بخشي را پشت سر گذاشت.  و از ورزش و جشن و شيرين کاري لبريز شد. شبيي که با حضور پيشکسوتان و مسئولين شهر هم مزين شد. زورخانه اي بزرگ و مجهز درگوشه شهر بيدگل که نشان زنده بودن اين ورزش زيبا دارد. سه مرشد خوش صدا با ضرب گيري هاي مداوم خود ساعتي را براي همه شور و جذبه و حال آفريدند.