سلطان محمود در زمستانی سخت به طلحک گفت که با این جامهء یک لا در این سرما چه می کنی که من با این همه جامه می لرزم.
گفت: ای پادشاه تو نیز مانند من کن تا نلرزی.
گفت: مگر تو چه کرده ای؟
گفت: هرچه جامه داشتم همه را در بر کرده ام.
عبید زاکانی