بر خود واجب میدانم که درباره محرم، برای حسین(ع) و مظلومیتش بنویسم:
محرمی که یادآور خاطرات من و شما در هیئتهای مذهبی محله خودمان میباشد. عزاداریهای که در قدیم سادهتر، با صفاتر و برای خود امام حسین (ع) بود. اما عزاداریهای الان بیشتر رقابتی، و به اصطلاح برای "روکم کنی" میباشد. مشاهده میشود که فلان محله آقائی را از قم و … با فلان مبلغ میآورند. (مگر در برزک خودمان روحانی نداریم. امثال آقایان هیئتی، عنایتی، موسوی، حسینی، علیزاده، راستی، فرقانی و دیگران زیاد هست). آن هئیت به فکر خرید علم بزرگتر، طبل و دهل با صداتر و سنج وآلات موسیقی و اکو میباشد. آن محله گروه ارکستر میآورد. فلان محله سر اینکه امسال علم در هیئت باشد یا نباشد بحث است. امام جمعه به طور غیر مستقیم تذکر میدهد اما گوش شنوایی وجود ندارد. سر این دعوا دارند که کدام مداح درب زیارت و امام زاده بخواند، کدام بیشتر بخواند، کدام کمتر بخواند. بعضی از جوانان با بعضی از مداحان همکاری نمیکنند ولی برای بعضی دیگر خودشان را خفه میکنند. بعضی از جوانان در محلههای پایین آرام سینه میزنند ولی در محلات بالاتر برای روکمکنی (شما بخوانید برای آبروداری در عزاداری حسین(ع)) خودشان را میکشند. یک سال طبل هیئت را پاره میکنند. سالی بعضی آنقدر پایین و بالا میپرند تا لامپهای فلان محله را از روی غرض و مرض بشکنند. سالی سر اینکه دسته عزاداری شب به محلات بالاتر رود و یا روز، با هم دعوا دارند. سالی هیئت را به دو نیم تقسم میکنند نیمی برای این مسجد و نیمی برای مسجد دیگر (خوب محلهشان بزرگ است دیگه). سالی برق فلان مسجد برای خرابکاری قطع میشود، پاسگاه دخالت میکند. سالی عدهای میگویند نعوذ بالله اگر خود امام حسین بیایید و نگذارد ما علامت را بردارییم، ما کار خودمان را میکنیم. و چه زشت هست، چه زشت. سالی که (بخوانید هر سال) آنقدر این علم بیستمتری را میچرخانند تا شاید پرهی آن بر سر کودکی فرود آید و یا خود شخص حامل سرش گیج برود و بخواهد زمین بخورد. سالی که پرههای علم دو محله پایین و بالا بر هم تعظیم نماید و چه زیباست!!!!! بعضیها آنقدر ادا و اطفار سر نخل در میآورند تا نخل بر عابری بخورد و خیالشان راحت شود. برخی از "میانداران هیئت"، (عدهای که شاید بعضی از آنهاسالی هم یک دفعه سر و کلهشان را نمیتوان تو مسجد پیدا کرد) بر سر اینکه صفی را منظم کنند و جوانی برومند را به وسط بیاورند، بچهای را هُل میدهند و من بارها شاهد این حرکت بسیار زشت بودهام. به خدا اینها گناه است، گناه. و شاید انجام ندادن این عزاداریها از انجام دادنش بهتر باشد چرا که امام حسین(ع) اصلاً به این نوع عزاداریها احتیاج ندارد. نمونههای از این دست زیاد و گفتنش اشائه زشتی. البته ذکر این نکته بسیار ضروری هست که موارد فوقالذکر محدود به عدهای بسیار خاص و بعضی از جوانهای خام و ناپخته و تازه به دوران رسیده میباشد و احترام به بقیه هیئتی ها و بزرگان جزء وظیفه همه ما میباشد. و خدا اجرشان دهد دلسوزان واقعی هیئت را، روحانیها، مداحان اهل بیت(ع)، خادمان مساجد، آشپزها و تمام آنهایی که به عشق حسین(ع) به مراسم عزاداری مولایشان میآیند.همچنین متاسفانه در بعضی از هیئتهای کاشان و حومه دودستگیها و یا بهتر بگویم چنددستگیها، زشتیها و بدعتهایی نظیر موارد ذیل مشاهده میشود:
بر خود قلاده میبندد، میکروفون تو سر خود میزنند، لخت میشوند، خیابان را میبندد، قمه میزنند و...(خوشبختانه موارد اخیر به برزک مربوط نمیشود).
بیاییم عقدههای ذهنی خود را دور بریزیم تا عقیدههای مذهبیمان آسیب نبیند.
این ما هستیم که در این روزها باید توشهای برگیریم. بر روی پارچه نوشتهای در مسجد امام خمینی (ره) نوشتهای با این مضمون بود: "هرکس برای امام حسین (ع) اشکی بریزد، گریان وارد محشر نمیشود." بیاییم نظم را از هیئت امام حسین (ع) محلهی کارگاه، خلوص را از هیئت مصلی و سادگی را از هئیت باغستان یاد بگیریم. و چه تاثیرگذار بچههای هیئت درب مسجد و محله شهید رجائی مراسم شام غریبان را برگزار میکنند. بیائیم اندکی از جوانان خیابان ولی عصر یاد بگیریم که چگونه در ایام نیمه شعبان برای امام زمانشان جشن میگیرند. جوانانی پاک و دلباخته ائمه. جوانانی که با هزینه خودشان و همسایهها شیرینی و شربت آماده میکنند، خیابان را چراغانی میکنند، آش نذری آماده میکنند، دعای ندبه برگذار میکنند و ... (حیف که امسال نتوانستم در جمعشان باشم).
به امید آنکه دیگر در ایام محرم شاهد چنین مناظر زشتی نباشیم و از امام حسین (ع) بخواهیم ما را در هر چه بهتر برگزار کردن این مراسم یاری بنماید.
انشا الله عزاداریهای ما توشهای باشد برای آن روز که هیچکس فریادرس ما نیست جز نظر لطف ائمه اطهار.
فدای خاک پای عزاداران حسینی.