سوشید

نام کوهی در برزک

سوشید

نام کوهی در برزک

امگا ۳ چیست؟(مقاله علمی )

 


با اینکه همه جا صحبت از فواید امگا ۳ در بدن مى شود، از رادیو و تلویزیون که در برنامه هاى خود به تبلیغ تخم مرغ هاى حاوى امگا ۳ مى پردازند گرفته تا مجلاتى که هر روز بر مصرف امگا ۳ تاکید مى ورزند، ....



..... اما کمتر کسى پیدا مى شود که بداند امگا ۳ چیست، چه خواصى دارد و در چه منابعى یافت مى شود؟ چربى ها انواع مختلفى دارند. براساس پیوند دوگانه به دو نوع اشباع و غیراشباع تقسیم مى شوند. امگا ۳ نوعى چربى غیراشباع مرکب است که در زنجیره اتصالى کربن خود یک گروه کربوکسیل و چندین پیوند دوگانه دارد و خود از سه گروه چربىALA ( آلفا لینولئیگ اسید)، EPA ( ایکوزاپنتانوئیک اسید) و DHA ( دوکوزاهگزانوئیک اسید ) مشتق مى شود. بهترین منبع تامین امگا ۳ ماهى است و مقدار توصیه شده آن دو بار در هفته است.ALA که مهم ترین نوع امگا ۳ است بیش از ماهى در جوانه گندم، گردو و دانه هاى روغنى ( کتان و سویا ) یافت مى شود، اما دو نوع دیگر فقط در ماهى به ویژه در قزل آلا، ساردین، ماهى تن و آزاد موجود است.چربى امگا ۳ از تشکیل Thromboxan (عامل مهم در لخته شدن خون) جلوگیرى مى کند و سطح ترى گلیسیرید خون را کاهش مى دهد. لذا ماده بسیار مفیدى در جلوگیرى از بروز بیمارى هاى عروقى و حملات قلبى به شمار مى رود. تاثیر امگا ۳ تنها به سلامت قلب محدود نمى شود بلکه خواص دیگرى نیز دارد که اغلب از آن بى اطلاعند. چربى امگا ۳ به ویژه مشتق آن DHA با ایجاد تعادل میان حفظ مقاومت و انعطاف پذیرى سلول هاى پوست باعث تحریک تشکیل کلاژن و بافت هم بند الاستین شده و از خشکى و چروکیدگى و پیرى زودرس جلوگیرى مى کند و همین میزان بروز آکنه و جوش هاى التهابى در نوجوانان را کاهش مى دهد.چربى امگا ۳ همچنین باعث استحکام استخوان ها مى شود، عارضه خشکى چشم را که بیمارى شایع در سالمندان است کاهش مى دهد و بالاخره بروز آلزایمر را به تعویق مى اندازد. با توجه به موارد فوق دیگر هیچ جاى شکى در خواص امگا ۳ باقى نمى ماند. پس از خوردن ماهى و دانه هاى روغنى و خشکبار به ویژه بادام زمینى و گردو غافل نشوید.

نوشته شده توسط ذکراله طاهری در 27 بهمن 1385

موانع موفقیت

موانع موفقیت

موانع موفقیت

هرفردی موفقیتهای خویش را براساس یک مقیاس نسبی مورد سنجش قرار می دهد. مـوفـقـیـتـهای کـوچـک بـرخی اشخاص درنظر برخی دیگر ممکن است بزرگ جلوه نماید؛این کاملا بستگی بنوع تربیت، تحصیلات و شرایط مـوجود در زندگی شما دارد. تا زمانیکه به اهداف خود دست یافته و برای بهترین بودن سختکوشی می کـنـیـد، فـردی موفق محسوب میشوید. این اصل مطلب است.

با این حال افرادی نیز وجود دارندکه نمی توانـندبه سطـح رضایت بخشی ازموفقیت دست یابند.ضعفهای شخصیتی و یـا خـصوصـیات از پـیـش تعیین شده زندگی آنها، مـوانـع اصـلی راه چنین انسانهایی بشمار می رود. اگر در زندگی خـود شـرایـط دشـواری را تـجربه کرده اید، نگاهی به این صفات و موقعیت ها بیندازید تا ببینید در حال آماده نمودن خود برای شکستهای بیشتر میباشید یا خیر.

پشت گوش اندازی

ممکن است یکی از اصلیترین اهریمنان عامل نابودی شما در تحصیل و زندگی شغلی، طفره رفتن و به تعویق انداختن امور بوده باشد.

افرادی که علامت مزمن این "بـیـمـاری" در آنها دیده میشود، مایلند با این جملات توجیه کننده که " تمام کردنش کاری نخواهد داشت" و یا "نگران نباش، وقت برای انجام دادنش بسیار است"، کارها و وظایفشان را برای همیشه از سر خود باز کرده و به تعویق بیندازند.

اگر کاری در حد و اندازه قابلیتهایتان به شما روی آورد ولی به دلیل عذر و بهانه های ذکر شـده از انجام آن ممانعت بعمل آوردید، قطعا" پشت گوش اندازی مشکل اصـلی بـوده و باید مرتفع گردد. احساس میکنید که زمان در اختیار شما اسـت، اما هنگامی کـه وقـت موعود نزدیک می شود، برای اتمام کار بسرعت هجوم می آورید و نتیجه آن خواهد شد که آن طور که در ابتدا مد نظرتان بود از انجام عمل مورد نظر باز خواهید ماند.

فرد پشت گوش انداز معمولا انسانی تنبل و سست می باشد. او برای همه چیز عذر و بهانه داشته و با اینکه توانایی و ابزار انجـام امـور را در اختـیـار دارد، از اتـمام آنـها طـفره می رود. کار کردن با چنین اشخاصی غیر قابل تحمل است و نه تنها کاستی و سستی آنها باعث اختلال در کارها میگردد، بلکه کارمندان فعال دیگر نیز مـمکـن اسـت به چنـین خصیصه ای دچار شده و رویه آنها را در پیش بگیرند.

ترس از موفقیت

مانع اصلی دیگر واهمه داشتن از موفقیت است. با اینکه چنین افرادی دقیقا" می دانند که برای موفق شدن به چه چیزی نیاز دارنـد، امـا بدلیل داشتن ترس از موفقیت قادر به رسیدن به اهداف والای خود نیستند. در نـظـر ایـشـان راه پـیـش رو، مـخـوف و رعـب آور میباشد. نگرانی از آینده و همه مسائلی که در نهایت گریبانگیر او خواهد شد، منجر به فقدان بصیرت و بازماندن آنها می گردد؛ مـخـاطرات ذاتـی روند تجارت، رام نشدنی بنظر خواهد رسید.

فرصت های ترقی در محل کار ممکن است پیش بیایند، اما فردی که از موفقیت وحشت داشته باشد قادر به گرفتن ترفیع نخواهد بود. او بهانه می آورد که مسؤلیـتـهـای شـغـل جدید زیاد و خارج از توانایی هایش است. اینگونه اشخاص میلی به بالارفتن از پله های ترقی ندارند

وقتی آینده نا معلوم باشد، این وحشت شدت بیشتری پیدا میکند. باید پذیرفت افــرادی که دارای چنین ترسی نمیباشند روزهایی پیش رو دارند که در آنها آینده ترسناک جــلوه مینـماید، بنابراین میتوان متوجه شد اشخاصی که فاقد مکانیزمی مناسب برای برخورد و رویارویی با چنین موقعیتی می باشند، چگونه احساسی خواهند داشت.

تشخیص و حل این مشکل آسان تر از برخورد با پشت گوش انـدازی است. بـا کمی هم محوری و اندکی صبر و شکیبایی فردی که از پذیرش مسؤلیتهایی کــه موفقیـتـش را به همراه خواهد داشت وحشت دارد، میتواند شرایط را به نفع خود تغییر دهد.

وسواس

افراد موفق دارای خصوصیتی مشترک هستند و آن قابـلیـت تمرکز بر اندیشه های بـزرگ میباشد. برای بسیاری اتخاذ چنین دیدگاهی مشکل است چرا که خود را کاملا" محدود و متعهد به انجام کارهای جزئی و کوچک میـنمایند. تلاش زیاد برای انجام کارهای جزئی زیان آور است چرا که زاویه دید را محدود خواهد کرد. اگر برای اتمام هر کار کوچکی مصر باقی بمانید، هرگز قادر نخواهید بود به اهداف والای خود دست پیدا نمایید.

اگر یک کارفرما کاری را به یکی از کارمندان سخت کوش خود محول کرده و آن کارمند دید وسیع نداشته باشد، بطور یقین کارمند مربوطه در مورد هر موضوع بی اهمیت آن پروژه دچار تنش و فشار روانی شده و در به نتیجه رساندن کار دچار کندی خواهد گـردید. ایـن حالت در اصطلاح احساس وسواس فکری-علمی نامیده و بـاعـث کـاهـش قـابل ملاحظه خلاقیت و کارایی می شود.

اینگونه افراد،سخت کوشی و تلاش زیاد را لازمه زندگیشان دانسته اما عزم و اراده خود را برای کاربرها و مصارف مفید بکار نمیبندند. تنظیم دقیق مهارتهای مدیریـت زمـانـی در برطرف کردن این مشکل کمک فراوانی خواهد نمود.

نا امنی

افراد ضعیف و سست بنیان بعلت داشتن احساس ناامنی،در کارشان پیشرفتی حاصل نمیگردد. شاید یکی از دلایل عدم موفقیت اینگونه انسانها در بی میلی آنها برای نشان دادن برش از خودشان نهفته شده باشد. علت ترس نیست؛ فقدان اطمیـنان و اعـتـمـاد باعث عقب ماندن آنها میگردد. برای مثال عدم برخورداری از تجربه در بخشی بخصوص، می تواند موجب پدید آمدن احساس عدم اعتماد به نفس در فرد شود.

مثال بیان شـده در قـسمت قبل در این مورد نیز قابل بیان است با این فرق که کارمند از هـمـان ابـتـدا اصلا" از انـجـام کـار مـحولـه امـتـنـاع ورزیـده و با بهانه آوردنهای گوناگون به کار فرمای خود اینگونه القا میکند که نمی تواند از عهده چنین مسؤلیتهایی برآید.

در اینـجا نـیـز مـسئله هزینه فرصت از دست رفته مطرح است. برخی افراد مایل نیستند برای پیـشرفت و تـرقی دادن مـوقـیـعت شـغلـیـشان در زمان مـحدود خـود بـه داد و ستد بپردازند اما اینگونه گزینه ها و پیشنهادات کاری بخشی از زندگی مـحسـوب میـگـردنـد. بنابراین ببینید که چه چیزی برای شما بیشتر اهمیت دارد و با اطمینان خاطر تصمیمـی مناسب بگیرید.

اطرافیان

ممکن است شما همه شرایط لازم برای منعکس نمـودن فردی موفق از خود را دارا باشید، اما آیا دوستانتان شـما را در این راه همراهی میکنند؟ ممکن اسـت آنـها دیـدگـاه مـتـفـاوت و مـتـضـادی از مـوفـقیت نسبت بشـما داشـتـه باشند. ( و یا اصلا" دیـدگاهی نداشته باشند )دوسـتـان به علت تاثیرات منفی راه رسیدن بـه موفـقیـت را برایتان سخت و دشوار میکنند.

برخی از اطرافیان حتی ممکن است متوجه پـتـانـسیـل واستعدادهای نهانی شما نشده و باعث زمین خوردگی وتردید در قابلیتها و تواناییها گردند. حتی برای نامزد و یا همسرتان ممکن است این تصور بوجود آید که توانمندیهای شما هنـوز بـرای خودتان ثابت نشده و این میتواند به بدبینی آنها نسـبت بـه آیـنـده تان منجر گردد. این موضوع ممکن است باعث نا امیدی و تضعیف روحیه شود، اما بیاد داشته باشید که نباید دیگران را مقصر بدانید؛ شما فقط یک قربانی بیگناه نیستید.با وجود ابراز بی اعتنایی آنها هنگام بیان ایده های کاری جدیدتان،بخاطر داشـته باشید که این شما هستید که چنین همراهانی را در آن لحـظـه و لـحـظـات آتی برای خود برگزیده اید.

اگر این گونه روابط دوستی برایتان اهمیت دارد، کاری که باید انجام دهید همسو نمودن دوستانتان با سیستم و خط مشی خود است.چنانچه توانـستـید متقاعدشان کـنید که انسانی شایسته اعتماد و اطمینان میباشید، آنها را دوستان واقـعـی خـود دانسته و در غیر اینصورت برای همیشه از زندگی خود بیرونشان کنید.

فقدان منابع

هیچ چیزی ناهنجار تر از این مـوضـوع نـیست که انسان با وجود داشتن همه قابلیـتهای لازم جـهت رسـیدن بـه مـوفقیت، فقط بخاطر عوامل خارج از کنترل خود، از پیشرفـت باز ماند. فقدان منابع مالی و یا کمبود زمان بدلیل نگهداری از خانواده و یا مسؤلیتهای دیگر میتواند یک قاتل واقعی باشد. رشد کـردن زیـر خـط فقر و یا تامین نمودن نزدیکانی که به شما نیازمند هستند، آینده را بسیار متفاوت از آن چـیـزی کـه در تصـورتـان بوده ترسیم خواهد نمود.

بسیاری از مواقع بـدنـیـا آمدن یک بچه و یا بیماری ناگهانی افراد خانواده باعث لغو شدن برنامه ها و بازماندن انسان از عملی کردن اهـدافـش خـواهـد شد. این هم یکی دیگر از حقایق تلخ زندگی است که همیشه امور بر وقف مراد آدمی نمی باشد.

البته باید دانست که موفقیت نه فقط بر اساس مقیاسهای متفاوت، بـلـکه در مـکانهـا و شرایط گوناگون نیز مورد سنجش قرار میگیرد. موفقیت مالی ممکن است هدف اصلـــی شما باشد، اما پدری خوب و کارمندی سخت کوش بودن برای تامین کردن یک خانـــواده نوپا نیز به همان اندازه پر معنی و ارزنده است. باید پذیرفت که زندگی و هدفهـای مــورد نظر انسان ممکن است دستخوش تغییرات قرار بگیرند که در این شرایط، تـوانـایی شما در تطبـیق خود با این تغییرات یک مقیاس بزرگ موفقیت بشمار میرود.

نیاز به دیدگاهی درون نگر

یک معلم مدرسه، راهبه، افسر ارتش و سرایدار میتوانند بطرق مختلفی مـوفق باشنـد. با اینکه موفقیت در کار ممکن است جذابتر از همه بنظر برسد، اگر در زمان مـورد انتـظار به آن دست نیافتید، بیم ناک نگردید. یـک قـدم بـه عـقـب بـازگـشـته و عـلـت را بـررسـی نمایید.

خواه دوستانتان مقصر باشند و خواه اعتماد بنفستان، دقت کنید که قدمهای صحیـحـی جهت بهینه نمودن فرصتها برای بدست آوردن موقعیتی موفقتر و راضی کننده تر بردارید.

به نقل از سایت مردمان

منبع :
http://www.world-news.org

 

یک نمونه پروسه تعویض ماشین های فرسوده

 

- آبان ۸۴ ثبت نام جهت تعویض خودرو پیکان وانت پلاک قرمز مدل ۵۴ - ۹۳۴۷۳ - تهران - الف در نمایندگی پیر دهقان شهرستان آران و بیدگل

- اردیبهشت ۸۵ نامه پارکینگ

- بعد از چند روز تماس از نمایندگی مبنی بر این که بخشنامه عوض شده است و فرم جدید پر نمائید و منتظر تماس باشید.

- اوایل ۸۶ نامه معرفی به بانک و تکمیل پرونده و معرفی ۲ ضامن و نامه بانک به ایران خودرو

- خرداد ۸۶ اطلاع دادند که فقط با دریافت نقدی به اضافه ماشین فرسوده سمند جایگزین می شود!

- بعد از یک ماه که پول نقد آماده کردیم گفتند طبق دستورالعمل جدید اولویت با شما نیست!

- از همه جالب تر:

ماشینی  جابجایی اش  در محدود شهر کاشان نیز به سختی صورت می گیرد (قابل بررسی با نظر کارشناس) و بیشتر اوقات  در  جلوی منزل خاک می خورد، در محور اردستان به سه علت به مبلغ ۵۳۰۰۰۰ ریال جریمه می شود. (در زمان خلافی گرفتن مشخص شد):

۱- سبقت غیر مجاز

۲- سرعت غیر مجاز

۳- بی اعتنایی به فرمان پلیس

شماره اخطاریه ۴۱۰۴۳۴۵۰۰۶ - ۱۵/ ۱۲/ ۸۵ شماره مامور- ۲۳۱۲ - کد تخلفات ۱۱۳۱-۱۱۳۲-۱۱۲۴ - شهرستان اردستان

- از همه جالب تر:

کارت هوشمند بنزین خودرو در کرج تحویل داده می شود به چه کسی، نمی دانم!

هدف از این وبلاگ ۲

سلام

همانطور که در پست قبلی نیز گفتم سعی می کنم مواجه من با امور روزمره به صورت منفعل نباشد. از این رو مطالبی را که در پست ها نوشته و برای بعضی از دوستان ایمیل می کنم فقط در جهت اطلاع رسانی و گرفتن نظرات خوبشان (در صورت امکان) می باشد.

و صد البته نگاهم به تعداد بازدیدکنندگان نمی باشد.

دوست خوب

این مطلب (در وبلاگ) جهت اطلاع رسانی و گرفتن نظرات شما (درصورت امکان) ارسال می شود.

doste khob

in matlab dar weblog jahat etlaresane va greftan nazarat shoma dar sorat emkan ersal meshavad

 

بیو گرافی گردانندگان طرح ۴۰۰ هکتاری نابر

 

مسئول روابط عمومی جهاد کشاورزی که برگزاری دعای عاشورا هر سال را نیز در کارنامه خود دارد. معمولاْ در طرح نابر در هیئت یک کارشناس ظاهر می شود و از اینکه او را برزکی بدانند افتخار می کند. جلسه که با کشاورزان محله باغستان توسط ایشان انجام شد آنقدر تاثیر گذار بود که چنانچه با محله هایی دیگر نیز تکرار می شد اثری از شرکت کننده در طرح به چشم نمی خورد.

مسئول امور باغبانی جهاد کشاورزی که همه چیز را آرمانی و سهل می بیند و معمولاْ برای درست بودن روند طرح برای مستمعین خود ترجیح می دهد به جای آمار و ارقام از قسم حضرت عباس استفاده کند.

مدیر مستعفی جهاد کشاورزی که با جمع کردن همفکرانی چون خود در این اداره مجموعه کاملی از تخصص و تعهد را به نمایش گذاشته و در حال حاضر با توزیع خاطرات جبهه و جنگ خود شروعی انقلابی برای تبلیغات انتخابات مجلس برداشته است.

مسئول دفتر ترویج برزک (بدون شرح)

هیت امنا طرح که به جهت ساده دلی ابزاری مستند ساز بر تغییرات روزمره کارشناسی طرح به دست اجرا کنندگان طرح شدند تا بار دیگر خاطرات بهسازی برزک تکرار شود.(خرابی با جهاد و مسئولیت به عهده شورای بهسازی)

نامه الکترونیکی به نماینده

 

نماینده کاشان، آران و بیدگل در مجلس شورای اسلامی

سلام علیکم

همانطور که اطلاع دارید طرح نابر به صورت انقلابی در حال اجرا می باشد و از طرفی تا جایی که اینجانب پی گیری کرده ام در موضع شما در برابر این طرح چه در جلسات داخل منطقه و چه در مطبوعات سکوت بوده است.

حال با توجه به اینکه طرح نابر جهت توسعه ۴۰۰ هکتاری زمین های بایر با استفاده از ۳ چشمه که متوسط آبی جمع آن ۲۵۰ لیتر در ثانیه و هریک زهکش طبیعی زمینهای تحت پوشش چشمه دیگر به جهت اختلاف ارتفاع ۳۰۰ متری با جمع حدود ۱۲۰ هکتار باغات کهنسال شهر برزک با شعار افزایش بهره وری از ۳۰ درصد به ۷۰ درصد می باشد.

و از طرف دیگر گوشه چشمی به اصل مزیت نسبی در منطقه و بحران آب داشته باشیم.

جواب سوالات زیر توسط جنابعالی مطمئناْ برای آیندگان نسبت به عملکردتان تعیین کننده خواهد بود:

۱- اگر طرح دارای اشکال و فاقد مقدمات کارشناسی است  مطرح بفرمایید؟

۲- و اگر از نظر شما خوب و مفید تشخیص داده شده است بصورت شفاف بیان فرمایید؟

با تشکر - وبلاگ نویس برزک همیشه آباد

تنها برای امروز

 

تنها برای امروز

1-   فقط برای همین امروز خوشحال خواهم بود. لینکلن می گوید: بیشتر کسان همانقدر خوشحالند که فکراً برای قبولش آماده شده اند. شادی و نشاط در خود ماست و بعالم خارجی بستگی ندارد.

2-   تنها برای امروز خواهم کوشید که خود را با آنچه هست سازش دهم و نمی کوشم که همه را مطابق آروزی خود سازم. در امور خانوادگی و اداری و خوشبختی خود همیشه با حوادث خواهم ساخت.

3-    تنها برای امروز در فکر بدن خود بوده و با تمرین های سودمند پرورش می دهم. به سلامتی خود توجه خواهم کرد و دقیقه ای در مواظبت آن سستی نمی کنم تا چون ماشینی دستورات مرا اطاعت کنند.

4-    تنها برای امروز خواهم کوشید تا مغزم را پرورش دهم و مطالب سودمندی فرا خواهم گرفت و آن چیزهایی را مطالعه خواهم کرد که بکوشش تفکر و تمرکز افکار احتیاج دارد.

5-    تنها امروز برای تقویت روانی  یک کار مطابق میل خود و دو کار ضد آن انجام می دهم.

6-    فقط برای همین امروز با همه توافق نظر حاصل کرده و از کسی انتقاد نمی کنم. آرام صحبت خواهم کرد و با همه محترمانه برخورد خواهم نمود.

7-    تنها برای امروز سعی می کنم که برای همین امروز زندگی کنم و دیگر با چیزهائی که احتمال وقوع آن فردا است کاری نخواهم داشت.

8-    تنها برای امروز خود برنامه ای دارم که اوقات خود را چطور صرف کنم و برای هر ساعتش برنامه تنظیم می کنم. ممکن است  دقیقاً این برنامه را اجرا نکنم اما نوشتنش لازم است. دیگر تصمیم های عجولانه نمی گیرم.

9-    تنها برای امروز نیم ساعت از وقت خود را برای خودم صرف می کنم و با خدای خود خلوت می کنم و اسرار خود را نزد او بر ملا می سازم.

10-  تنها برای امروز وحشت را از خود دور می کنم. بویژه از خوشحال بودن. از زیبائی لذت بردن. عاشق شدن و طرف عشق دیگری قرار گرفتن بیمی ندارم.

مبارزه با نگرانی دیل کارنگی

 

کشاورزی سنتی

مقدمه

کشاورزی سنتی؛

آنچه که مردم روستای برزک و روستاهای دیگر کشور ما با آن دست و پنجه نرم می کنند و با توجه به تغییر و تحولات روبه سرعت جهانی در مکانیزه شدن کلیه امور، باعث در تنگنا قرار گرفتن شدید و شکننده این بخش از جامعه شده است. به گونه ای که می توان گفت آنچه که علی رغم مشکلات بسیار این بخش، آن را همچنان زنده نگه داشته است؛ دلبستگی های آباء و اجدادی به زمین، نبود کار و درآمد در بخش های دیگر،  که در نتیجه گیری کلی می توان به ضرب المثل کاچی بهتر از هیچی اشاره کرد.

در این تحقیق سعی شده است که تا حد توان خواننده محترم را با مسائل و مشکلاتی که این بخش با آن مواجه است،  بیشتر از پیش آشنا نماید تا در راه حل پیشنهادی این تحقیق که درخواست برای تشکیل جمعی متشکل از کشاورزان و متفکران با هدف ارائه راه حلهای نوین و اجرائی در یک قالب پذیرفته شده است؛ بتوانند با کمک خود گره ای از مشکلات این بخش بگشایند.

انشاءالله

 

 

 

 

 

تعاریف:

(این تعاریف مربوط به برزک می باشد و در جاهایی دیگر ممکن است به گونه ای دیگر تعریف شود.)

جریب:

از نظر محاسبات کشاورزی تقسیم بندی زمین ها بر اساس جریب است. هر جریب به ده قفیس تقسیم می شود و هر جریب 540 مترمربع می باشد و هر 8 جریب برابر یک هکتار است.

 

قفیس:

یک جریب معادل ده قفیس است. بنابراین یک قفیس54  متر مربع می باشد.

 

کردو:

یک قطعه از زمین کشاورزی به قطعاتی  با اندازه های کوچکتر تقسیم می شود که کردو می نامند، کردو می تواند  متناسب با نوع استفاده ای که از آن می شود به اندازه یک قفیس یا بیشتر باشد.

 

سرجوبه:

کنار جوی آبی که آب را از قنات به طرف زمین هدایت می کند، سرجوبه نامیده می شود. سرجوبه معمولاً مالکیت خصوصی دارد و مالک با کاشتن درخت از آن استفاده می کند. درختان مزبور از آبی که از جوی می گذرد استفاده می نمایند.

سرجوبه و زمین  مجاور جوی می تواند یک مالک یا مالکیت  متفاوت داشته باشد.

 

 

یونگا:

زمینی مسطح و سفت به مساحت حدودی 100 مترمربع به بالا که در قدیم جهت خرد کردن گندم یا جو بصورت سنتی استفاده می کردند.

 

برم:

علف های هرز که در کنار جوی یا  داخل زمین کشاورزی می روید.  در صورتی که با آن مقابله نشود تمام زمین کشاورزی را فرا می گیرد و فرصت رشد و نمو گیاهان مفید و درختان را می گیرد.

این علف هرز قدرت فوق العاده ای در حیات دارد. به صورتی که در بین کشاورزان سنتی معروف است؛ چنانچه برم خشک شود و چند سال از خشک بودن آن بگذرد و آنگاه مقدار کمی نم و رطوبت به آن برسد مجدّداً سبز می گردد.

 

یک جوی آب قنات:

مقداری از آب که بتوان به راحتی یک کردو یک قفیسی مسطح را در تیرماه در زمان90 ثانیه آب نمود.

 

قنات برزک:

قناتی که خروجی آب آن در بالاترین نقطه محله باغستان برزک قرار دارد و میزان آب آن متناسب با مقدار بارش برف و باران می باشد. با توجه به اذهان مردم مقدار آن از حداقل 1 جوی تا حداکثر 6 جوی در سالهای متفاوت رسیده است.

آب قنات بین زمینهای کشاورزی تقسیم شده و مالکیت خصوصی پیدا کرده است به گونه ای که چنانچه  آب قنات را یک جوی فرض کنیم؛ هر 13 روز یک بار نوبت زمین جهت آبیاری می باشد. بنابراین می توان زمینهای سند داری که از آب قنات استفاده می کنند محاسبه نمود.

هر روز که 24 ساعت می باشد مقدار 96 جریب آبیاری می شود و این کار در 12 روز متوالی زمینهای متفاوتی را شامل می گردد تا دوباره نوبت به جای اول خود بازگردد. پس 1152 جریب زمین کشاورزی سند دار با قنات آب می شود و این در حالی است که زمین های بدون سند فراوانی یافت می شود که از آب قنات بهره می برد.

 

طاق:

12 ساعت آب قنات یک طاق نامیده می شود.

 

سرطاق:

کسی است که مسئول تقسیم آب قنات در یک 12 ساعت پی در پی بین زمین داران مالک آن آب می باشد.

 

روزقه:

مدت زمانی13  روز که یک زمین نوبت آب آن فرا می رسد تا سرطاق آب را از قنات به طریق جوی به زمین برساند. با توجه به اینکه عدد آن  فرد و از دو هفته یک روز کمتر است؛ نوبت آبی معمولاً در یک روز از هفته  ثابت نمی ماند  و اگر نوبت آب سری اول جمعه است، سری دوم پنج شنبه و به همین ترتیب روزهای نوبت آبی می چرخد و از طرف دیگر در یک نوبت آبی، روز و در نوبت دیگر شب موقع آبیاری قرار داده می شود.

 

 

 

پوز:

 وقتی آب از قنات از طریق جوی به طرف زمین برده می شود ممکن است در مسیر جوی، آشغال و شاخه های نازک درختان باعث گرفتگی جوی و مانعی جلوی جریان آب شود، که اصطلاحاً به این عمل پوز گرفتن جوی گویند. در اینصورت آب از جوی منحرف و باعث خرابی زمینهای اطراف می گردد. خصوصاً چنانچه زمینهای اطراف پله ای و پجید چین باشد که باعث خرابی پجید می گردد . این مسئله در فصل پائیز که برگ درختان در جوی و زمین پراکنده است شدت بیشتری می گیرد از این رو همواره در کنار آبیار شخص دیگری باید مراقب جوی باشد تا در جایی پوز ایجاد نگردد.

 

پروراندن کود:

معمولاً کشاورزان برای اینکه علف های هرز موجود در کود از بین برود و خواص کود به شکل بهتری ظاهر گردد آن را پرورش داده و بعد به زمین منتقل می نمایند به این صورت که کود را در جایی روی هم ریخته و با خاک مخلوط می نمایند. این کود انباشته را چند سری در فواصل زمانی معین زیر و رو می کنند تا کود آن در صورت انباشتگی با حرارت شدیدی که  دارد نسوزد و خواص آن، جهت زمین کامل تر گردد.

 

 

 

 

 

 

 

 

مشکلاتی که کشاورزی سنتی با آن روبرو است:

1- مشکلات مرتبط با آب و آبیاری :

با توجه به جوی های نامناسب که آب را از قنات به زمین های کشاورزی می رساند مقدار قابل توجهی از آب به هرز می رود. جدای از آن که در فصل پائیز و زمستان که زمینهای کشاورزی نیازی به آب ندارند بطور کامل آب قنات رها شده و استفاده ای از آن نمی شود. مگر اینکه سرمایه دارانی که قادر باشند مقداری از آن را که بسیار کم و جزئی  می باشد برای زمانهای مناسب ذخیره نمایند.

هفت ماه سال از آب قنات برای مصارف کشاورزی استفاده و پنج ماه سال آب قنات هرز می رود.

مقدار زمینهای تحت پوشش با توجه به یک جوی آب قنات و روزقه بودن آن 1152 جریب می باشد.

با ذخیره آب در طول ماههایی که آب هرز است می توان به 900 جریب زمین کشاورزی در طول سال زراعی آب رسانی نمود.

در صورتی که چنانچه آب قنات را در طول ماههایی که آب هرز است، دو جوی فرض کنیم (که معمولاً  اینگونه است) می توان برای 1800 جریب زمین یعنی 5/1 برابر زمینهای فعلی در طول سال زراعی آب ذخیره نمود.

همچنین رویش علف های هرز مانند برم در مسیر جویها هرچند که به استحکام جوی کمک می کند در عین حال مقدار قابل توجهی از آب را نیز به خود اختصاص می دهد.

در هر نوبت آبیاری یک نفر موظف می گردد تا در مسیر آب حرکت کند و تا جایی که امکان دارد جلوی هرز رفتن آب از کناره جویهای نامناسب را بگیرد و مواظبت نماید که در جایی پوز مانع از حرکت آب نگردد که این فرد اصطلاحاً  جوی پا نامیده می شود.

کار جوی پا موقعی سخت تر می گردد که نوبت آب در شب باشد و از آن مشکل تر زمانی است که جوی ها نامناسب، و از کنار دامنه کوهها گذشته باشد.  جوی آب رسانی به بردروا بالا نمونه ای از این مورد می باشد.

جوی از راههایی در کنار کوه ایجاد گشته که عبور یک فرد برای کنترل آن در روز هم به سختی قابل انجام می باشد.

جوی آب رسانی از همه نوع زمینی می گذرد. از کنار کوهها، پل های طویل، زمینهای کشاورزی و رودخانه، داخل محله های مسکونی و غیره.

ارتباط  آب از یک طرف به طرف دیگر جاهای صعب العبور توسط  یک ناودانی انجام می شود که با دو نیم کردن آبگرمکن های مستعمل بصورت طولی و جوش دادن آنها به هم ساخته می شود. این ناودانی ها در جاهایی که محل عبور سیلاب های زمستانی است در زمستان برداشته می شود و دوباره در بهار به جای خود بر می گردد.

کناره جویها که از زمینهای کشاورزی می گذرد مالکیت خصوصی دارد و آن از زمانهای قدیم نسل به نسل گشته است. مالکان کنار جویها با کاشتن درختانی از آب جاری جوی استفاده می نمایند. در واقع از یک طرف سیمان کردن جوی های آب رسانی در این گونه مناطق مغایر منافع مالکان سرجوبه و از طرف دیگر جوی های فعلی باعث گرفتن قابل توجهی از آب می شود. مالکان سرجوبه با کاشتن درختانی مثل بیدمشک، صنوبر، حداکثر استفاده را از بخشی از آبی که از جویهای سنتی به هرز می رود می نمایند.

جویهایی که از داخل محله و مناطق مسکونی می گذرد این فرصت را برای بعضی از افراد ساکن ایجاد می کند تا با شستن لباس، ظروف، و ریختن آشغال به داخل آن و قرار دادن هرز آب منزل به داخل جوی باعث آلوده شدن آبهای کشاورزی به مواد شیمیایی گردند.

بطور کلی می توان گفت ما با بهترین نعمت خدا دادی، آب مایه حیات بدترین رفتار را می نماییم و به نامناسب ترین شکل از آن استفاده می کنیم.

 

2- مالکیت های کوچک

مالکیت های کوچک باعث گردیده است تا اندازه بالایی آزادی عمل از دست کشاورزان گرفته شود. به راحتی در جای جای زمینهای کشاورزی می توان مالکیت های 2-3 نفری بیشتر یا کمتر بر یک جریب زمین را مشاهده نمود؛  کردوی کوچک اولی از حسن، دومی از حسین، سومی از نقی و به همین صورت می باشد و این در صورتی است که اگر زمین های پراکنده  کشاورز در یک جا جمع گردد به راحتی بالغ بر چندین جریب می شود.

پراکندگی زمین کشاورزان هرچند با توجه به تفاوت خاک، آب و هوا باعث ایجاد تنوع محصول می شود ولی از طرف دیگر باعث اتلاف نیروی کشاورز و محدودیت عمل و مشکلات بسیار دیگر می گردد.

شایان توجه است که پستی و بلندی های زمینهای کشاورزی در روستا امکان استفاده از مکانیزه کردن کشاورزی در سطح وسیع را مانع می گردد ولی بطور حتم مزایای تجمع زمینهای یک کشاورز در یک جا مزایای در خور توجهی می تواند داشته باشد.

 

3- راه

یکی از مشکلات کشاورزان سنتی نبود راه برای زمینها می باشد.  زمینهای مذکور که پایه و اساس آن در زمانهای قدیم گذاشته شده است سعی در حداکثر استفاده از زمین را نموده اند و تنها راه مال رو که می تواند بسیار کم عرض باشد برای زمین در نظر گرفته شده است.

برای کشاورزان این یک اصل است که گفته می شود راه زمین از راه جوی آب آن است یعنی جوی آبی که آب قنات را به طرف زمین می برد نشانی از راه زمین می دهد؛ راه از کنار جوی آب

نبود  راه مشکلات فراوانی را پیش روی کشاورز قرار می دهد. از جمله:

الف- رفت و آمد بین منزل و زمین با وسیله نقلیه امکان پذیر نمی شود.

ب- بردن کود جهت زمین با وسیله های باری امکان پذیر نیست و باید به صورت سنتی از الاغ یا  فرقون استفاده کرد.

ج- جابجایی محصول از جمله گندم، جو جهت خرد کردن و محصولات دیگر از زمین به منزل با وسیله امکان پذیر نمی شود.

 

4- حیوانات وحشی

یکی دیگر از مشکلات کشاورزان آسیب های فراوانی است که از طرف حیوانات وحشی مانند گراز، شغال، تکنه و ... به زمینهای کشاورزی وارد می شود. مبارزه با این گونه حیوانات در زمانهای قدیم با چیدن پجید و نگهبانی به نوبت در شب به وسیله کشاورزان صورت می گرفته است ولی اکنون به راحتی این گونه حیوانات محصولات زمینها را از بین می برند.

 

5- مشکلات مربوط به عدم آگاهی جامع و کامل به مسائل کشاورزی

ورود اطلاعات علمی و دستگاههای جدید و کودهای شیمیایی در کشاورزی باعث گردیده که اطلاعاتی که  به صورت سنتی در بین کشاورزان رواج داشت با اطلاعات جدید، دانشی مخلوط ایجاد کند که شاید نتوان آن را قابل قبول دانست.

و از طرفی تجربه های ارزشمندی که حاصل تلاش سالهای متمادی کشاورزان بود در اثر ورود مسائل جدید برای کشاورزان به فراموشی سپرده شود و به نسل جوان منتقل نگردد.

کشاورز سنتی به تجربه دریافته که زمان چک هر درختی چه موقع می باشد و چیدن میوه برای نگهداری طولانی مدت، چه موقع و چند روز بعد از اتمام زمستان بهترین وقت آب کردن زمین می باشد. او به تجربه دریافته است که کود حیوانی را چگونه بپروراند تا حداکثر استفاده از آن صورت گیرد و شروع و پایان آبیاری چه موقع است، چه درختانی در بهار زودتر باید آب شود و چه درختانی دیرتر، کشاورزان سنتی آگاهند چگونه با درختان رفتار نمایند تا آفت نگیرد؛

اما کشاورز امروزی با آمدن کود شیمیایی بدون اطلاعات کافی از طریقه استفاده، آن را جایگزین کود ارزشمند حیوانی می کند. کشاورز امروزی آنچنان از سموم مختلف استفاده می کند که نه تنها آفت درختان را از بین می برد بلکه خاک، درخت و محصول را هم فوق العاده آلوده به سموم می سازد و آن را راهی شهر برای فروش می نماید و این عدم آگاهی از تجربه و دانش روز باعث گردیده است که روز به روز کیفیت محصولات پائین بیاید.

 

6- مشکلات مربوط به محصول:

برای جمع آوری محصولاتی مانند گندم و جو در زمانهای قدیم برای هر منطقه کوچک کشاورزی، محلی به نام یونگا در نظر گرفته می شد.

یونگا از طرفی نزدیک به زمینهای کشاورزی قرار داشت و از طرف دیگر محل مناسبی برای خرد کردن گندم بود.

اما امروزه به جهت اینکه یونگاها  برای ماشین های خرمن کوب غیر متناسب و با توجه به نبود راه دست نیافتنی است، از این رو آوردن محصول مثل گندم و جو به مکانهایی که بتوان از ماشینهای خرمن کوب استفاده کرد، بسیار سخت و هزینه بر می باشد.

محصولی مثل آلو که بصورت سنتی در زمانهای قدیم روی کزوه های چوبی به بهترین صورت خشک و در مشک ها نگهداری می شد امروزه به جهت از دسترس خارج شدن کزوه های چوبی روی پلاستیک هایی که به این منظور ساخته می شود به بدترین نحو آفتاب داده و در پیت های نامناسب و غیر بهداشتی به بازار عرضه می شود و لواش های آلو که مملو از عملکرد غیر بهداشتی است در دسترس عموم قرار می گیرد.

مطمئناً مقرون به صرفه نبودن، فراموش شدن تجربه های ارزشمند قدیمی، نبود وسایل سنتی مناسب مانند کزوه، بسته بندی  های نامناسب، روز به روز از کیفیت محصول عرضه شده می کاهد.

هرچند که در کشاورزی عمده، به بخش بسته بندی محصولات توجه بیشتری می شود ولی در کشاورزی سنتی مسئله بسته بندی به دلایلی، مورد توجه قرار نگرفته است. در صورتی که اگر به مجموع محصولات کشاورزی سنتی حاصل از باغها و زمین های متفرق بعنوان واحد نگریسته شود، لزوم پیدا کردن راه حلی منطبق بر نیازها و محدودیتهای این بخش امری مهم و ضروری به نظر می رسد.

محصولات قابل توجه کشاورزان سنتی که به صورت خرد و پراکنده و با بسته بندی های نامناسب وارد بازار می شود در صورت متمرکز شدن و بسته بندی مناسب و پیدا کردن بازارهای مناسب داخلی و خارجی، متناسب با نوع محصول و نیازهای خریداران می تواند کمک بسیاری به این بخش عظیم از جامعه باشد.

از طرفی تغییرات روی بعضی از محصولات به وسیله خود کشاورزان مانند تهیه مربا، رب، شیره و محصولاتی از این دست فراتر از خانگی و بصورت صنعتی در منطقه  و متناسب با محصول، نیازها و محدودیتها می تواند کمک بیشتری به بهینه تر شدن این بخش باشد.

و این در حالی است که با جمع آوری محصولاتی مانند شاتوت و نگهداری و بردن آن به  مراکزی مانند تهران و اصفهان نه تنها از کیفیت محصول بعلت زمان طولانی جمع آوری، نگهداری، ارسال می کاهد بلکه از لحاظ استفاده های مادی آن، بیشتر متوجه واسطه و مراکز دیگری به جز کشاورزان می گردد و زحمت بسیار آن بر دوش کشاورز که ناچار به جمع آوری محصول خود می باشد، می ماند.

7- مشکلات مربوط به نیروی انسانی

بطور حتم نیروی انسانی کشاورزان که در اثر شرایط نامناسب زمین، نبود راه، جوی نامناسب و مسائل بی شمار دیگر به هدر می رود سرمایه ملی است که همگان در برابر آن مسئولند.

مطمئناً در صورت شرایط مناسب تری در کشاورزی سنتی که امکان پذیر هم می باشد نه تنها کشاورزان را به خوبی تامین می کند بلکه فرصت شغلی سالم و مناسبی برای جوانان به شمار می رود.

کشاورزان که سالها در این کار تجربه  گرد آورده اند و به خوبی استادی ماهر و زبردست به  شمار می روند در اثر فشار و مشکلات و سختی  نامتعارف کار کشاورزی که در اثر نبود برنامه و مدیریت در این بخش می باشد، از یک طرف و از طرف دیگر عدم تامین و تعهد سازمانهای خدمات اجتماعی به خدمات رسانی به این افراد به صورت شفاف و بی دردسر، باعث گشته این افراد به کارهایی روی آورند که هیچگونه مهارتی نیاز ندارد و فقط یک حقوق بخور و نمیر و دفترچه تامین اجتماعی که آنهم اگر برایشان مفید واقع شود! کارهایی مانند سفوری، خدماتی، آبدارچی و...

هرچند که خبرهای بسیاری از حمایت دولت و تامین بودجه های هنگفتی برای این بخش شنیده می شود ولی آنچه نصیب کشاورزان سنتی می شود می توان گفت فقط هیچ؛ به قول معروف آش نخورده و دهان سوخته.

تسهیلات دولتی که برای بخش کشاورزی در نظر گرفته می شود به جیب سرمایه دارانی می رود که از عهده وثیقه های سخت و نامتعارف آن بر می آیند و کشاورز سنتی که سالیان سال رنج شغل خود را برده است ناتوان از طی کردن هفت خوان موجود برای دریافت یک وام ناچیز صد هزار تومانی می باشد.

طبقه کشاورز سنتی و روشنفکر علاقمند می تواند مشکلات عظیم این بخش را با ارائه راههای مناسب، اجرایی، مقرون به صرفه، متناسب با سنت های موجود، از به هرز رفتن روزافزون این سرمایه های طلائی از جمله آب، هوا، خاک، خورشید، نیروی انسانی به بهترین نحو جلوگیری نماید.

 

 

 

 

در جمع بندی می توان بخشی از نیازها و مشکلات بخش کشاورزی سنتی را بصورت زیر لیست نمود:

 

1- مشکلات مرتبط با آب و آبیاری

2- مالکیت های کوچک

3- راه

4- حیوانات وحشی

5- مشکلات مربوط به عدم آگاهی کامل و جامع به مسائل کشاورزی

6- مشکلات مربوط به محصول و جمع آوری، حمل و نقل، بسته بندی و... )

7- مشکلات مربوط به اتلاف نیروی انسانی

 

اعتقاد داریم ظرفیت ها و استعدادهای بالقوه این بخش نه تنها قابلیت حل مشکلات و نیازهای خود را دارد بلکه یک منبع سودآور و سالم برای بخش عظیمی از جامعه محسوب می گردد.

 

 

 

 

 

 

پالایش سه گانه سقراط

سقراط

 

 در یونان باستان، سقراط به دانش زیادش مشهور و احترامی والا داشت. روزی یکی از آشنایانش، فیلسوف بزرگ را دید و گفت:

"سقراط، آیا میدانی من چه چیزی درباره دوستت شنیدم؟"

سقراط جواب داد: "یک لحظه صبر کن، قبل از اینکه چیزی به من بگویی، مایلم که از یک آزمون کوچک بگذری. این آزمون، پالایش سه گانه نام دارد   

آشنای سقراط: "پالایش سه گانه؟"

سقراط: "درست است، قبل از اینکه درباره دوستم حرفی بزنی، خوب است که چند لحظه وقت صرف کنیم و ببینیم که چه میخواهی بگویی. اولین مرحله پالایش حقیقت است. آیا تو کاملا مطمئن هستی که آنچه که درباره دوستم میخواهی به من بگویی حقیقت است؟"

آشنای سقراط: "نه، در واقع من فقط آن را شنیده ام و..."

سقراط: "بسیار خوب، پس تو واقعا نمیدانی که آن حقیقت دارد یا خیر. حالا بیا از مرحله دوم بگذر، مرحله پالایش خوبی. آیا آنچه که درباره دوستم میخواهی به من بگویی، چیز خوبی است؟"

آشنای سقراط: "نه، برعکس..."

سقراط: " پس تو میخواهی چیز بدی را درباره او بگویی، اما مطمئن هم نیستی که حقیقت داشته باشد. با این وجود ممکن است که تو از آزمون عبور کنی، زیرا هنوز یک سوال دیگر باقی مانده است: مرحله پالایش سودمندی. آیا آنچه که درباره دوستم میخواهی به من بگویی، برای من سودمند است؟"

آشنای سقراط: " نه، نه حقیقتا."

سقراط نتیجه گیری کرد: "بسیار خوب، اگر آنچه که میخواهی بگویی، نه حقیقت است، نه خوب است و نه سودمند، چرا اصلا میخواهی به من بگویی؟"

 

اینچنین است که سقراط فیلسوف بزرگی بود و به چنان مقام والایی رسیده بو د.

جملات قصار

سامرست موام:

 

مردم از شما تقاضای انتقاد و خرده‌گیری

می‌کنند ولی در انتظار تحسین هستند.

 

 رنه دکارت:

 

تنها داشتن فکر خوب کافی نیست، مهم

اینست که آنرا خوب بکار ببریم. 

 

لئو تولستوی:

 

 همه می‌خواهند بشریت را عوض کنند،

دریغا که هیچ کس در این اندیشه نیست

که خود را عوض کند. 

 

ویلیام بلیک:

 

. بخشیدن یک دشمن بسیار راحت‌تر از

بخشیدن یک دوست است. «ویلیام

بلیک

 

 اندرو متیوس:
 
 یکی زیبایی منظره را می بیند، دیگری
 
کثیفی پنجره را. این شما هستید که
 
انتخاب می کنید  چه چیزی را ببینید و به
 
چه چیز بیندیشید.
 
 

فقیه مردم آزار

 

مراد از نزول قرآن، تحصیل سیرت خوب است نه ترتیل سورت مکتوب، عامی متعبد پیاده رفته است و عالم متهاون سوار خفته، عاصی که دست بردارد به از عابد که در سر دارد.

سرهنگ لطیف خوی دلدار               بهـــــــتر ز فقیــــه مردم آزار

***

جوهر اگر در خلاب افتد همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد همان خسیس است. استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد، ضایع. خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهری علوی است ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد با خاک برابرست و قیمت شکر نه از نی است که خود خاصیت وی است.

چو کنعان را طبیعت بی هنر بود          پیمبرزادگــــــی قدرش نیفزود

هنر بنمای اگر داری نه گوهــــــر          گل از خارست و ابراهیم از آزر

گلستان سعدی