سوشید

نام کوهی در برزک

سوشید

نام کوهی در برزک

کشاورزی سنتی

مقدمه

کشاورزی سنتی؛

آنچه که مردم روستای برزک و روستاهای دیگر کشور ما با آن دست و پنجه نرم می کنند و با توجه به تغییر و تحولات روبه سرعت جهانی در مکانیزه شدن کلیه امور، باعث در تنگنا قرار گرفتن شدید و شکننده این بخش از جامعه شده است. به گونه ای که می توان گفت آنچه که علی رغم مشکلات بسیار این بخش، آن را همچنان زنده نگه داشته است؛ دلبستگی های آباء و اجدادی به زمین، نبود کار و درآمد در بخش های دیگر،  که در نتیجه گیری کلی می توان به ضرب المثل کاچی بهتر از هیچی اشاره کرد.

در این تحقیق سعی شده است که تا حد توان خواننده محترم را با مسائل و مشکلاتی که این بخش با آن مواجه است،  بیشتر از پیش آشنا نماید تا در راه حل پیشنهادی این تحقیق که درخواست برای تشکیل جمعی متشکل از کشاورزان و متفکران با هدف ارائه راه حلهای نوین و اجرائی در یک قالب پذیرفته شده است؛ بتوانند با کمک خود گره ای از مشکلات این بخش بگشایند.

انشاءالله

 

 

 

 

 

تعاریف:

(این تعاریف مربوط به برزک می باشد و در جاهایی دیگر ممکن است به گونه ای دیگر تعریف شود.)

جریب:

از نظر محاسبات کشاورزی تقسیم بندی زمین ها بر اساس جریب است. هر جریب به ده قفیس تقسیم می شود و هر جریب 540 مترمربع می باشد و هر 8 جریب برابر یک هکتار است.

 

قفیس:

یک جریب معادل ده قفیس است. بنابراین یک قفیس54  متر مربع می باشد.

 

کردو:

یک قطعه از زمین کشاورزی به قطعاتی  با اندازه های کوچکتر تقسیم می شود که کردو می نامند، کردو می تواند  متناسب با نوع استفاده ای که از آن می شود به اندازه یک قفیس یا بیشتر باشد.

 

سرجوبه:

کنار جوی آبی که آب را از قنات به طرف زمین هدایت می کند، سرجوبه نامیده می شود. سرجوبه معمولاً مالکیت خصوصی دارد و مالک با کاشتن درخت از آن استفاده می کند. درختان مزبور از آبی که از جوی می گذرد استفاده می نمایند.

سرجوبه و زمین  مجاور جوی می تواند یک مالک یا مالکیت  متفاوت داشته باشد.

 

 

یونگا:

زمینی مسطح و سفت به مساحت حدودی 100 مترمربع به بالا که در قدیم جهت خرد کردن گندم یا جو بصورت سنتی استفاده می کردند.

 

برم:

علف های هرز که در کنار جوی یا  داخل زمین کشاورزی می روید.  در صورتی که با آن مقابله نشود تمام زمین کشاورزی را فرا می گیرد و فرصت رشد و نمو گیاهان مفید و درختان را می گیرد.

این علف هرز قدرت فوق العاده ای در حیات دارد. به صورتی که در بین کشاورزان سنتی معروف است؛ چنانچه برم خشک شود و چند سال از خشک بودن آن بگذرد و آنگاه مقدار کمی نم و رطوبت به آن برسد مجدّداً سبز می گردد.

 

یک جوی آب قنات:

مقداری از آب که بتوان به راحتی یک کردو یک قفیسی مسطح را در تیرماه در زمان90 ثانیه آب نمود.

 

قنات برزک:

قناتی که خروجی آب آن در بالاترین نقطه محله باغستان برزک قرار دارد و میزان آب آن متناسب با مقدار بارش برف و باران می باشد. با توجه به اذهان مردم مقدار آن از حداقل 1 جوی تا حداکثر 6 جوی در سالهای متفاوت رسیده است.

آب قنات بین زمینهای کشاورزی تقسیم شده و مالکیت خصوصی پیدا کرده است به گونه ای که چنانچه  آب قنات را یک جوی فرض کنیم؛ هر 13 روز یک بار نوبت زمین جهت آبیاری می باشد. بنابراین می توان زمینهای سند داری که از آب قنات استفاده می کنند محاسبه نمود.

هر روز که 24 ساعت می باشد مقدار 96 جریب آبیاری می شود و این کار در 12 روز متوالی زمینهای متفاوتی را شامل می گردد تا دوباره نوبت به جای اول خود بازگردد. پس 1152 جریب زمین کشاورزی سند دار با قنات آب می شود و این در حالی است که زمین های بدون سند فراوانی یافت می شود که از آب قنات بهره می برد.

 

طاق:

12 ساعت آب قنات یک طاق نامیده می شود.

 

سرطاق:

کسی است که مسئول تقسیم آب قنات در یک 12 ساعت پی در پی بین زمین داران مالک آن آب می باشد.

 

روزقه:

مدت زمانی13  روز که یک زمین نوبت آب آن فرا می رسد تا سرطاق آب را از قنات به طریق جوی به زمین برساند. با توجه به اینکه عدد آن  فرد و از دو هفته یک روز کمتر است؛ نوبت آبی معمولاً در یک روز از هفته  ثابت نمی ماند  و اگر نوبت آب سری اول جمعه است، سری دوم پنج شنبه و به همین ترتیب روزهای نوبت آبی می چرخد و از طرف دیگر در یک نوبت آبی، روز و در نوبت دیگر شب موقع آبیاری قرار داده می شود.

 

 

 

پوز:

 وقتی آب از قنات از طریق جوی به طرف زمین برده می شود ممکن است در مسیر جوی، آشغال و شاخه های نازک درختان باعث گرفتگی جوی و مانعی جلوی جریان آب شود، که اصطلاحاً به این عمل پوز گرفتن جوی گویند. در اینصورت آب از جوی منحرف و باعث خرابی زمینهای اطراف می گردد. خصوصاً چنانچه زمینهای اطراف پله ای و پجید چین باشد که باعث خرابی پجید می گردد . این مسئله در فصل پائیز که برگ درختان در جوی و زمین پراکنده است شدت بیشتری می گیرد از این رو همواره در کنار آبیار شخص دیگری باید مراقب جوی باشد تا در جایی پوز ایجاد نگردد.

 

پروراندن کود:

معمولاً کشاورزان برای اینکه علف های هرز موجود در کود از بین برود و خواص کود به شکل بهتری ظاهر گردد آن را پرورش داده و بعد به زمین منتقل می نمایند به این صورت که کود را در جایی روی هم ریخته و با خاک مخلوط می نمایند. این کود انباشته را چند سری در فواصل زمانی معین زیر و رو می کنند تا کود آن در صورت انباشتگی با حرارت شدیدی که  دارد نسوزد و خواص آن، جهت زمین کامل تر گردد.

 

 

 

 

 

 

 

 

مشکلاتی که کشاورزی سنتی با آن روبرو است:

1- مشکلات مرتبط با آب و آبیاری :

با توجه به جوی های نامناسب که آب را از قنات به زمین های کشاورزی می رساند مقدار قابل توجهی از آب به هرز می رود. جدای از آن که در فصل پائیز و زمستان که زمینهای کشاورزی نیازی به آب ندارند بطور کامل آب قنات رها شده و استفاده ای از آن نمی شود. مگر اینکه سرمایه دارانی که قادر باشند مقداری از آن را که بسیار کم و جزئی  می باشد برای زمانهای مناسب ذخیره نمایند.

هفت ماه سال از آب قنات برای مصارف کشاورزی استفاده و پنج ماه سال آب قنات هرز می رود.

مقدار زمینهای تحت پوشش با توجه به یک جوی آب قنات و روزقه بودن آن 1152 جریب می باشد.

با ذخیره آب در طول ماههایی که آب هرز است می توان به 900 جریب زمین کشاورزی در طول سال زراعی آب رسانی نمود.

در صورتی که چنانچه آب قنات را در طول ماههایی که آب هرز است، دو جوی فرض کنیم (که معمولاً  اینگونه است) می توان برای 1800 جریب زمین یعنی 5/1 برابر زمینهای فعلی در طول سال زراعی آب ذخیره نمود.

همچنین رویش علف های هرز مانند برم در مسیر جویها هرچند که به استحکام جوی کمک می کند در عین حال مقدار قابل توجهی از آب را نیز به خود اختصاص می دهد.

در هر نوبت آبیاری یک نفر موظف می گردد تا در مسیر آب حرکت کند و تا جایی که امکان دارد جلوی هرز رفتن آب از کناره جویهای نامناسب را بگیرد و مواظبت نماید که در جایی پوز مانع از حرکت آب نگردد که این فرد اصطلاحاً  جوی پا نامیده می شود.

کار جوی پا موقعی سخت تر می گردد که نوبت آب در شب باشد و از آن مشکل تر زمانی است که جوی ها نامناسب، و از کنار دامنه کوهها گذشته باشد.  جوی آب رسانی به بردروا بالا نمونه ای از این مورد می باشد.

جوی از راههایی در کنار کوه ایجاد گشته که عبور یک فرد برای کنترل آن در روز هم به سختی قابل انجام می باشد.

جوی آب رسانی از همه نوع زمینی می گذرد. از کنار کوهها، پل های طویل، زمینهای کشاورزی و رودخانه، داخل محله های مسکونی و غیره.

ارتباط  آب از یک طرف به طرف دیگر جاهای صعب العبور توسط  یک ناودانی انجام می شود که با دو نیم کردن آبگرمکن های مستعمل بصورت طولی و جوش دادن آنها به هم ساخته می شود. این ناودانی ها در جاهایی که محل عبور سیلاب های زمستانی است در زمستان برداشته می شود و دوباره در بهار به جای خود بر می گردد.

کناره جویها که از زمینهای کشاورزی می گذرد مالکیت خصوصی دارد و آن از زمانهای قدیم نسل به نسل گشته است. مالکان کنار جویها با کاشتن درختانی از آب جاری جوی استفاده می نمایند. در واقع از یک طرف سیمان کردن جوی های آب رسانی در این گونه مناطق مغایر منافع مالکان سرجوبه و از طرف دیگر جوی های فعلی باعث گرفتن قابل توجهی از آب می شود. مالکان سرجوبه با کاشتن درختانی مثل بیدمشک، صنوبر، حداکثر استفاده را از بخشی از آبی که از جویهای سنتی به هرز می رود می نمایند.

جویهایی که از داخل محله و مناطق مسکونی می گذرد این فرصت را برای بعضی از افراد ساکن ایجاد می کند تا با شستن لباس، ظروف، و ریختن آشغال به داخل آن و قرار دادن هرز آب منزل به داخل جوی باعث آلوده شدن آبهای کشاورزی به مواد شیمیایی گردند.

بطور کلی می توان گفت ما با بهترین نعمت خدا دادی، آب مایه حیات بدترین رفتار را می نماییم و به نامناسب ترین شکل از آن استفاده می کنیم.

 

2- مالکیت های کوچک

مالکیت های کوچک باعث گردیده است تا اندازه بالایی آزادی عمل از دست کشاورزان گرفته شود. به راحتی در جای جای زمینهای کشاورزی می توان مالکیت های 2-3 نفری بیشتر یا کمتر بر یک جریب زمین را مشاهده نمود؛  کردوی کوچک اولی از حسن، دومی از حسین، سومی از نقی و به همین صورت می باشد و این در صورتی است که اگر زمین های پراکنده  کشاورز در یک جا جمع گردد به راحتی بالغ بر چندین جریب می شود.

پراکندگی زمین کشاورزان هرچند با توجه به تفاوت خاک، آب و هوا باعث ایجاد تنوع محصول می شود ولی از طرف دیگر باعث اتلاف نیروی کشاورز و محدودیت عمل و مشکلات بسیار دیگر می گردد.

شایان توجه است که پستی و بلندی های زمینهای کشاورزی در روستا امکان استفاده از مکانیزه کردن کشاورزی در سطح وسیع را مانع می گردد ولی بطور حتم مزایای تجمع زمینهای یک کشاورز در یک جا مزایای در خور توجهی می تواند داشته باشد.

 

3- راه

یکی از مشکلات کشاورزان سنتی نبود راه برای زمینها می باشد.  زمینهای مذکور که پایه و اساس آن در زمانهای قدیم گذاشته شده است سعی در حداکثر استفاده از زمین را نموده اند و تنها راه مال رو که می تواند بسیار کم عرض باشد برای زمین در نظر گرفته شده است.

برای کشاورزان این یک اصل است که گفته می شود راه زمین از راه جوی آب آن است یعنی جوی آبی که آب قنات را به طرف زمین می برد نشانی از راه زمین می دهد؛ راه از کنار جوی آب

نبود  راه مشکلات فراوانی را پیش روی کشاورز قرار می دهد. از جمله:

الف- رفت و آمد بین منزل و زمین با وسیله نقلیه امکان پذیر نمی شود.

ب- بردن کود جهت زمین با وسیله های باری امکان پذیر نیست و باید به صورت سنتی از الاغ یا  فرقون استفاده کرد.

ج- جابجایی محصول از جمله گندم، جو جهت خرد کردن و محصولات دیگر از زمین به منزل با وسیله امکان پذیر نمی شود.

 

4- حیوانات وحشی

یکی دیگر از مشکلات کشاورزان آسیب های فراوانی است که از طرف حیوانات وحشی مانند گراز، شغال، تکنه و ... به زمینهای کشاورزی وارد می شود. مبارزه با این گونه حیوانات در زمانهای قدیم با چیدن پجید و نگهبانی به نوبت در شب به وسیله کشاورزان صورت می گرفته است ولی اکنون به راحتی این گونه حیوانات محصولات زمینها را از بین می برند.

 

5- مشکلات مربوط به عدم آگاهی جامع و کامل به مسائل کشاورزی

ورود اطلاعات علمی و دستگاههای جدید و کودهای شیمیایی در کشاورزی باعث گردیده که اطلاعاتی که  به صورت سنتی در بین کشاورزان رواج داشت با اطلاعات جدید، دانشی مخلوط ایجاد کند که شاید نتوان آن را قابل قبول دانست.

و از طرفی تجربه های ارزشمندی که حاصل تلاش سالهای متمادی کشاورزان بود در اثر ورود مسائل جدید برای کشاورزان به فراموشی سپرده شود و به نسل جوان منتقل نگردد.

کشاورز سنتی به تجربه دریافته که زمان چک هر درختی چه موقع می باشد و چیدن میوه برای نگهداری طولانی مدت، چه موقع و چند روز بعد از اتمام زمستان بهترین وقت آب کردن زمین می باشد. او به تجربه دریافته است که کود حیوانی را چگونه بپروراند تا حداکثر استفاده از آن صورت گیرد و شروع و پایان آبیاری چه موقع است، چه درختانی در بهار زودتر باید آب شود و چه درختانی دیرتر، کشاورزان سنتی آگاهند چگونه با درختان رفتار نمایند تا آفت نگیرد؛

اما کشاورز امروزی با آمدن کود شیمیایی بدون اطلاعات کافی از طریقه استفاده، آن را جایگزین کود ارزشمند حیوانی می کند. کشاورز امروزی آنچنان از سموم مختلف استفاده می کند که نه تنها آفت درختان را از بین می برد بلکه خاک، درخت و محصول را هم فوق العاده آلوده به سموم می سازد و آن را راهی شهر برای فروش می نماید و این عدم آگاهی از تجربه و دانش روز باعث گردیده است که روز به روز کیفیت محصولات پائین بیاید.

 

6- مشکلات مربوط به محصول:

برای جمع آوری محصولاتی مانند گندم و جو در زمانهای قدیم برای هر منطقه کوچک کشاورزی، محلی به نام یونگا در نظر گرفته می شد.

یونگا از طرفی نزدیک به زمینهای کشاورزی قرار داشت و از طرف دیگر محل مناسبی برای خرد کردن گندم بود.

اما امروزه به جهت اینکه یونگاها  برای ماشین های خرمن کوب غیر متناسب و با توجه به نبود راه دست نیافتنی است، از این رو آوردن محصول مثل گندم و جو به مکانهایی که بتوان از ماشینهای خرمن کوب استفاده کرد، بسیار سخت و هزینه بر می باشد.

محصولی مثل آلو که بصورت سنتی در زمانهای قدیم روی کزوه های چوبی به بهترین صورت خشک و در مشک ها نگهداری می شد امروزه به جهت از دسترس خارج شدن کزوه های چوبی روی پلاستیک هایی که به این منظور ساخته می شود به بدترین نحو آفتاب داده و در پیت های نامناسب و غیر بهداشتی به بازار عرضه می شود و لواش های آلو که مملو از عملکرد غیر بهداشتی است در دسترس عموم قرار می گیرد.

مطمئناً مقرون به صرفه نبودن، فراموش شدن تجربه های ارزشمند قدیمی، نبود وسایل سنتی مناسب مانند کزوه، بسته بندی  های نامناسب، روز به روز از کیفیت محصول عرضه شده می کاهد.

هرچند که در کشاورزی عمده، به بخش بسته بندی محصولات توجه بیشتری می شود ولی در کشاورزی سنتی مسئله بسته بندی به دلایلی، مورد توجه قرار نگرفته است. در صورتی که اگر به مجموع محصولات کشاورزی سنتی حاصل از باغها و زمین های متفرق بعنوان واحد نگریسته شود، لزوم پیدا کردن راه حلی منطبق بر نیازها و محدودیتهای این بخش امری مهم و ضروری به نظر می رسد.

محصولات قابل توجه کشاورزان سنتی که به صورت خرد و پراکنده و با بسته بندی های نامناسب وارد بازار می شود در صورت متمرکز شدن و بسته بندی مناسب و پیدا کردن بازارهای مناسب داخلی و خارجی، متناسب با نوع محصول و نیازهای خریداران می تواند کمک بسیاری به این بخش عظیم از جامعه باشد.

از طرفی تغییرات روی بعضی از محصولات به وسیله خود کشاورزان مانند تهیه مربا، رب، شیره و محصولاتی از این دست فراتر از خانگی و بصورت صنعتی در منطقه  و متناسب با محصول، نیازها و محدودیتها می تواند کمک بیشتری به بهینه تر شدن این بخش باشد.

و این در حالی است که با جمع آوری محصولاتی مانند شاتوت و نگهداری و بردن آن به  مراکزی مانند تهران و اصفهان نه تنها از کیفیت محصول بعلت زمان طولانی جمع آوری، نگهداری، ارسال می کاهد بلکه از لحاظ استفاده های مادی آن، بیشتر متوجه واسطه و مراکز دیگری به جز کشاورزان می گردد و زحمت بسیار آن بر دوش کشاورز که ناچار به جمع آوری محصول خود می باشد، می ماند.

7- مشکلات مربوط به نیروی انسانی

بطور حتم نیروی انسانی کشاورزان که در اثر شرایط نامناسب زمین، نبود راه، جوی نامناسب و مسائل بی شمار دیگر به هدر می رود سرمایه ملی است که همگان در برابر آن مسئولند.

مطمئناً در صورت شرایط مناسب تری در کشاورزی سنتی که امکان پذیر هم می باشد نه تنها کشاورزان را به خوبی تامین می کند بلکه فرصت شغلی سالم و مناسبی برای جوانان به شمار می رود.

کشاورزان که سالها در این کار تجربه  گرد آورده اند و به خوبی استادی ماهر و زبردست به  شمار می روند در اثر فشار و مشکلات و سختی  نامتعارف کار کشاورزی که در اثر نبود برنامه و مدیریت در این بخش می باشد، از یک طرف و از طرف دیگر عدم تامین و تعهد سازمانهای خدمات اجتماعی به خدمات رسانی به این افراد به صورت شفاف و بی دردسر، باعث گشته این افراد به کارهایی روی آورند که هیچگونه مهارتی نیاز ندارد و فقط یک حقوق بخور و نمیر و دفترچه تامین اجتماعی که آنهم اگر برایشان مفید واقع شود! کارهایی مانند سفوری، خدماتی، آبدارچی و...

هرچند که خبرهای بسیاری از حمایت دولت و تامین بودجه های هنگفتی برای این بخش شنیده می شود ولی آنچه نصیب کشاورزان سنتی می شود می توان گفت فقط هیچ؛ به قول معروف آش نخورده و دهان سوخته.

تسهیلات دولتی که برای بخش کشاورزی در نظر گرفته می شود به جیب سرمایه دارانی می رود که از عهده وثیقه های سخت و نامتعارف آن بر می آیند و کشاورز سنتی که سالیان سال رنج شغل خود را برده است ناتوان از طی کردن هفت خوان موجود برای دریافت یک وام ناچیز صد هزار تومانی می باشد.

طبقه کشاورز سنتی و روشنفکر علاقمند می تواند مشکلات عظیم این بخش را با ارائه راههای مناسب، اجرایی، مقرون به صرفه، متناسب با سنت های موجود، از به هرز رفتن روزافزون این سرمایه های طلائی از جمله آب، هوا، خاک، خورشید، نیروی انسانی به بهترین نحو جلوگیری نماید.

 

 

 

 

در جمع بندی می توان بخشی از نیازها و مشکلات بخش کشاورزی سنتی را بصورت زیر لیست نمود:

 

1- مشکلات مرتبط با آب و آبیاری

2- مالکیت های کوچک

3- راه

4- حیوانات وحشی

5- مشکلات مربوط به عدم آگاهی کامل و جامع به مسائل کشاورزی

6- مشکلات مربوط به محصول و جمع آوری، حمل و نقل، بسته بندی و... )

7- مشکلات مربوط به اتلاف نیروی انسانی

 

اعتقاد داریم ظرفیت ها و استعدادهای بالقوه این بخش نه تنها قابلیت حل مشکلات و نیازهای خود را دارد بلکه یک منبع سودآور و سالم برای بخش عظیمی از جامعه محسوب می گردد.

 

 

 

 

 

 

پالایش سه گانه سقراط

سقراط

 

 در یونان باستان، سقراط به دانش زیادش مشهور و احترامی والا داشت. روزی یکی از آشنایانش، فیلسوف بزرگ را دید و گفت:

"سقراط، آیا میدانی من چه چیزی درباره دوستت شنیدم؟"

سقراط جواب داد: "یک لحظه صبر کن، قبل از اینکه چیزی به من بگویی، مایلم که از یک آزمون کوچک بگذری. این آزمون، پالایش سه گانه نام دارد   

آشنای سقراط: "پالایش سه گانه؟"

سقراط: "درست است، قبل از اینکه درباره دوستم حرفی بزنی، خوب است که چند لحظه وقت صرف کنیم و ببینیم که چه میخواهی بگویی. اولین مرحله پالایش حقیقت است. آیا تو کاملا مطمئن هستی که آنچه که درباره دوستم میخواهی به من بگویی حقیقت است؟"

آشنای سقراط: "نه، در واقع من فقط آن را شنیده ام و..."

سقراط: "بسیار خوب، پس تو واقعا نمیدانی که آن حقیقت دارد یا خیر. حالا بیا از مرحله دوم بگذر، مرحله پالایش خوبی. آیا آنچه که درباره دوستم میخواهی به من بگویی، چیز خوبی است؟"

آشنای سقراط: "نه، برعکس..."

سقراط: " پس تو میخواهی چیز بدی را درباره او بگویی، اما مطمئن هم نیستی که حقیقت داشته باشد. با این وجود ممکن است که تو از آزمون عبور کنی، زیرا هنوز یک سوال دیگر باقی مانده است: مرحله پالایش سودمندی. آیا آنچه که درباره دوستم میخواهی به من بگویی، برای من سودمند است؟"

آشنای سقراط: " نه، نه حقیقتا."

سقراط نتیجه گیری کرد: "بسیار خوب، اگر آنچه که میخواهی بگویی، نه حقیقت است، نه خوب است و نه سودمند، چرا اصلا میخواهی به من بگویی؟"

 

اینچنین است که سقراط فیلسوف بزرگی بود و به چنان مقام والایی رسیده بو د.

جملات قصار

سامرست موام:

 

مردم از شما تقاضای انتقاد و خرده‌گیری

می‌کنند ولی در انتظار تحسین هستند.

 

 رنه دکارت:

 

تنها داشتن فکر خوب کافی نیست، مهم

اینست که آنرا خوب بکار ببریم. 

 

لئو تولستوی:

 

 همه می‌خواهند بشریت را عوض کنند،

دریغا که هیچ کس در این اندیشه نیست

که خود را عوض کند. 

 

ویلیام بلیک:

 

. بخشیدن یک دشمن بسیار راحت‌تر از

بخشیدن یک دوست است. «ویلیام

بلیک

 

 اندرو متیوس:
 
 یکی زیبایی منظره را می بیند، دیگری
 
کثیفی پنجره را. این شما هستید که
 
انتخاب می کنید  چه چیزی را ببینید و به
 
چه چیز بیندیشید.
 
 

فقیه مردم آزار

 

مراد از نزول قرآن، تحصیل سیرت خوب است نه ترتیل سورت مکتوب، عامی متعبد پیاده رفته است و عالم متهاون سوار خفته، عاصی که دست بردارد به از عابد که در سر دارد.

سرهنگ لطیف خوی دلدار               بهـــــــتر ز فقیــــه مردم آزار

***

جوهر اگر در خلاب افتد همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد همان خسیس است. استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد، ضایع. خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهری علوی است ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد با خاک برابرست و قیمت شکر نه از نی است که خود خاصیت وی است.

چو کنعان را طبیعت بی هنر بود          پیمبرزادگــــــی قدرش نیفزود

هنر بنمای اگر داری نه گوهــــــر          گل از خارست و ابراهیم از آزر

گلستان سعدی

تامین اجتماعی کاشان و سردرگمی بین صلاحدید و قانون

 

با ورود رئیس جدید تامین اجتماعی کاشان به این اداره ی با اهمیت و قرار گرفتن مسئول جدید بازرسی عملکردی جدید و متفاوت با گذشته برای کارفرمایان و کارگران رقم خورد.

رئیس جدید با شعار «نمی گذارم کسی سر دولت را کلاه بگذارد» با ابزار بازرسی کارگاهها فشار را بر کارگران و کارفرمایان بیش از گذشته نمود.

اما با توجه به خلا های قانونی اینجا بود که صلاحدید شخصی و تحقیقات محلی بابی نه چندان جدید وارد سیاست های حاکم بر مسائل اقتصادی کاشان گشت. عبارات «قانون شهر ما اینگونه است» و «ملاک ما تحقیقات محلی است» جملاتی نا آشنا برای این رئیس اصول گرا نمی باشد.

هر چند دفاعی بر تخلفات کارفرمایان و کارگران تحت سند های صوری وارد نیست،‌ اما سطحی نگاه کردن به آن و برخوردهای سلیقه ای و خارج از چارچوب قانونی نیز از طرف ادارات مجری قانون قابل دفاع نمی باشد.

از طرف دیگر عدم انسجام گروه های کارگری و کارفرمایی بر محور صنوف خود و در چارچوب قانون و عدم آشنایی مردم و حقوق خود خلائی است که ما را روز به روز برای رسیدن به مدینه فاضله آرمانی خود دور می نماید. از طرف دیگر علتی است برای پذیرش رفتارهای سلیقه ای و غیر قانونی بعضی از ادارات مرتبط.

هر چند مشکلی که کارگاه مورد بحث در پست های قبلی با موضوع بندی (پی گیری یک مشکل با تامین اجتماعی) در حال حل می باشد. اما سوال اینجاست عامه ارباب رجوع که با حداقل حقوق خود آشنایی ندارند چه کسی یا کسانی وظیفه دارند در یاری رساندن به آنان کمک نمایند.

 

مردی که می خواست دنیا را تغییر دهد

 

در گورستانی، بر روی سنگ قبر مردی زاهد،‌ چنین نوشته شده بود!

«زمانی که جوان و آزاد بودم و رویاها و آرزوهای نامحدودی داشتم، آرزو داشتم که دنیا را تغییر دهم.

همچنان که رشد کرده و عاقل تر شدم، پی بردم که دنیا تغییر نمی کند، بنابراین وسعت خود را کوچک تر کرده و تصمیم گرفتم که کشور خود را تغییر دهم، اما این آرزوی من نیز، غیرممکن به نظر می رسید.

در واپسین سالهای عمر، با تلاش بیهوده ای، بر آن شدم که خانواده خود را تغییر دهم، اما افسوس که آنان نیز قابل تغییر نبودند.

و اکنون که در بستر مرگ دراز کشیده ام، ناگهان به این موضوع پی بردم که، اگر در نخستین قدم، خود را تغییر می دادم، می توانستم در قدم بعدی، خانواده خود را تغییر داده و با دلگرمی و الهام گرفتن از آنان، انسان بهتر و سودمندی برای کشور خود باشم و کسی چه می داند، شاید می توانستم حتی دنیا را تغییر دهم.»

برگرفته از مجله اطلاعات هفتگی - ۲۷ مرداد ۱۳۸۶

بررسی یک طرح کشاورزی در دولت نهم

- چرا جزو کشورهای جهان سوم هستیم؟

- چرا شاخص ها نسبت به متوسط جهانی در وضعیت بدی قرار دارد؟

- چرا مهاجرت؟

- چرا عقب گرد به جای پیشرفت؟

این جملات و جملاتی از این دست صحبت هایی است که همواره نقل مجالس عام و غیرعام است. و زمانی که فکر و ایده کاری، طرحی و پروژه ای استارت می خورد. در مقابل هر نقد و بحثی، همان افراد گله گزار و کارشناسان کوچه و بازار قد الم می کنند که:

- ای آقا بگزار کار انجام بگیرد، بعد اشکالاتش درست می شود.

- ای آقا بگزارید بودجه بیاید، بهتر از آن است که بودجه جای دیگر برود.

- ای آقا...

و از این دست صحبت ها را از افراد خاص و غیر خاص بسیار می شنویم.

اما در مورد طرح ۴۰۰ هکتاری نابر:

دوستی خواست که اینجانب تجزیه و تحلیل خود را ارائه بدهم و علی رغم اینکه در آشفته بازار موجود آنچه به جایی نرسد فریاد است، امر ایشان را به چشم گذاشتم و مطالب زیر را تقدیم می دارم:

۱- بحث آب در منطقه

۲- محل تامین آب طرح

۳- مسئولیت پذیری مجریان طرح

۴- میزان دقیق مصرف آب طرح

۵- سود دهی طرح

۶- کارشناسی طرح

۷- هدف را گم نکنیم

۱- بحث آب در منطقه

«سرزمین ایران به مناسبت مختصات اقلیمی و جغرافیایی که دارد سرزمین کم آب است و کم هستند سرزمین هایی که بسان ایران تشنه آب باشند. میزان متوسط بارندگی حدود ۲۲۵ میلی متر در سال است که در مقایسه با بارندگی سالانه کره زمین که ۸۶۰ میلی متر است رقمی کمتر از یک سوم آن است که خود گویای درجه خشکی این کشور است»(راهنمای پرورش ماهی - جهاد سازندگی کاشان).

«شهر برزک در ارتفاع ۳۶۱۷ متر ارتفاع با متوسط بارندگی سالیانه ۱۹۰ میلی متر قرار دارد»(طرح توجیهی نابر - مدیریت جهادکشاورزی کاشان).

می بینیم که متوسط بارندگی برزک از متوسط کشوری هم پایین تر است.

اما وضعیت در مناطق مجاور چگونه است:

- دشت سده در همسایگی برزک متاسفانه با سیاست های غیر کارشناسی جهاد محترم سازندگی در بدو تاسیس که با حفر بیش از ۳۵ حلقه چاه و دریافت بیش از ۸۰۰ لیتر در ثانیه آب سال به سال باعث افت آب های زیرزمینی و پایین آمدن کیفیت آب ها می شود.

- «مدیر آب و فاضلاب کاشان گفت: آب آشامیدنی ۲۲ روستا کاشان، به صورت سیار و تانکر تامین می شود»(همشهری- ویژه نامه کاشان - ۱ آبان ۱۳۸۵).

- آران و بیدگل: ۷۰ درصد منابع آب کشاورزی شهرستان آران و بیدگل شور و دارای املاح نمکی است و در ۳۰ سال گذشته ۶۰ متر آب های زیرزمینی این منطقه پایین رفته است، متوسط بارندگی ۱۳۰ میلی متر می باشد.(نشریه آرمان کاشان- ۲۵ دی ۱۳۸۵)

- کاشان: «با توجه به اینکه در ۴۰ سال گذشته ۶۰ متر از سطح ایستابی آبهای زیرزمینی کاسته شده این امر باعث شده تا پمپ  چاههای آب شهرستان زیر سطح تراز دریاچه نمک قرار گیرد و هجوم آب های شور به سمت این منطقه را موجب گردیده است.

جریان آب زیرزمینی در منطقه کاشان از کوهستان به طرف کاشان و آران و بیدگل و دریاچه نمک بوده است که، در عرض ۲۱ سال، این جریان برعکس شده و آب شور به طرف آب شیرین می آید»(مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب کاشان - نشریه آرمان - ۲ دی ماه ۱۳۸۵).

- مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب کاشان: «جهت حل کم آبی استفاده از آبیاری قطره ای و بارانی و از طرفی  کاشت محصولی که ارزش اقتصادی بیشتری داشته باشد، لازم است» (آرمان - ۴ تیرماه ۱۳۸۶) {به نظر می رسد منظور ایشان استفاده از آبیاری قطره ای و بارانی جهت کاهش مصرف آب نه استفاده از این روش جهت افزایش سطح زیر کشت محصولات، با ارزش اقتصادی نه چندان اقتصادی می باشد}

- معاون وزیر جهاد کشاورزی: «در بخش دیگر از این گفتگو به سیاست جدید وزارت جهاد کشاورزی برای کنترل کشت در مناطق دارای بحران آب اشاره کرد و افزود: با بررسی های صورت گرفته مناطق دارای بحران آب را مشخص کردیم و در هماهنگی با روسای سازمان جهاد کشاورزی این مناطق برنامه های مدونی را برای کنترل کشت در این نواحی به اجرا در آوردیم.

وی تصریح کرد: این برای نخستین بار است که برنامه های کاهش سطح زیر کشت محصولات زراعی با این نگاه به اجرا در می آید»(روزنامه ایران - ۱۸ مرداد ۱۳۸۶)

- وقتی نگاه به انتقال آب از اصفهان به کاشان می کنیم طبق اعلام کارشناسان مجری طرح هزینه هر متر مکعب آب بدون در نظر گرفتن هزینه های اولیه و ثابت، بیش از ۱۰۰۰۰ ریال تمام می شود تا به دست مصرف کننده برسد.

***

 منظور از تمام این صحبت ها این نیست که برزک از آب در کشاورزی درست استفاده می کند و اتلاف ندارد، بلکه نشان دادن اهمیت آبی است که داریم و به راستی طلایی روان است. اما آیا طرح ۴۰۰ هکتاری نابر با تعریف فعلی و درحال اجرا به گونه ای است که باعث رونق منطقه گردد یا برعکس باعث ایجاد یک فاجعه اتلاف نیروی انسانی، بحران آبی، اتلاف مالی می شود؟

۲- محل تامین آب طرح:

محل تامین آب طرح از طریق ۱ قنات و ۲ چشمه که در راستای هم به اختلاف ارتفاع ۳۰۰ متری در مجاور طولی شهر کوهستانی برزک در نظر گرفته شده است ( متوسط اختلاف ارتفاع محل ۳ منبع، حدود ۱۰۰ متر می باشد)‌ سطح زیر پوشش فعلی این سه منبع آب با متوسط جمعاْ ۲۵۰ لیتر در ثانیه حدود ۱۲۰ هکتار از باغات، درختانی با حداقل قدمت ۵۰ سال می باشد که به گونه ای فضای سبز رایگانی در اختیار شهرداری برزک قرار می دهد.

همانطور که از داده های فوق به راحتی قابل حصول است به سبب اختلاف ارتفاع، هر چشمه زهکشی طبیعی زمین های تحت آبیاری چشمه بالادست عمل می نماید.

حال قرار است با استفاده از سه منبع آب با متوسط جمعاْ ۲۵۰ لیتر در ثانیه و سطح زیر کشت حدود ۱۲۰ هکتار درختان کهنسال فضای سبز برزک و چشمه هایی با زهکش طبیعی زمین های بالادست یک طرح ۴۰۰ هکتاری اضافه کنیم تا بهره وری را از ۳۰ درصد به ۷۰ درصد افزایش دهیم.

اما در این مسیر بسیار ساده (از نظر مجریان طرح) سوالات اساسی به ذهن می رسد که مطمئناْ جواب ندادن به آن موجبات خسارات جبران ناپذیری به اقشار آسیب پذیر وارد می نماید که طبق عرف مالوف در ابتدای هر طرح وعده و وعید بسیار و در آخر طرح هزینه های اشتباهات دیگران سهم آنان است.

۳- مسئول مستقیم طرح (مدیر سابق جهاد کشاورزی کاشان) که با پیشنهاد و استارت طرح می خواهد افزایش بهره وری آب از ۳۰ درصد به ۷۰ درصد را در کارنامه تبلیغاتی خود جهت مجلس شورای اسلامی ثبت نماید و در حضور وزیر جهاد کشاورزی و نماینده مجلس و شورا و کشاورزان  جهت اجرا مناسب طرح تعهد کتبی و شفاهی داده است، اما در حال حاضر در کجای مسئولیت طرح پیشنهادی و تعهد کتبی و شفاهی به مسئولین و مردم قرار دارد؟

۴- میزان دقیق مصرف آب طرح

بالا بردن بهره وری آب در منطقه جای تشکر و قدردانی دارد، اما میزان آب لازم برای طرح به صورت دقیق و علمی چه مقدار است؟

مسئول واحد باغبانی جهاد کشاورزی کاشان در ابتدای کار نیاز آبی ۱۵۰ لیتر در ثانیه و بعد از چند ماهی ۱۰۰ لیتر در ثانیه در فصول آبیاری ذکر کردند. اما ازبین عددهای متفاوت آیا عدد دقیقی یافت می شود که هم شدنی و هم تامین کننده طرح باشد؟

«هر چند اسم آبیاری قطره ای اینگونه تداعی می کند که برای یک درخت چند قطره آب کافی است، اما واقعیت به گونه دیگر است. به عنوان مثال مقدار آب مورد نیاز درخت آلو بین ۱۰ تا ۲۵ متر مکعب در سال برای هر درخت می باشد»(اصول و عملیات آبیاری قطره ای - دکتر امین علیزاده).

و این در حالی است که در طرح نابر ۵۰ هکتار برای آلو در نظر گرفته شد.(طرح توجیهی نابر - ص ۶- مدیریت جهاد کشاورزی کاشان)

۵- سود دهی طرح:

هرچند با تب بالایی که در رابطه با زمین در کشور وجود دارد عبارت «جهاد کشاورزی می خواهد زمین واگذار کند» اغوا کننده است. و اینجانب به خوبی می بینم تنها با استفاده از این شعار همکاری مردم جلب شد اما برای زمین های کشاورزی واقعیت سود دهی آن است. خصوصاْ در آبیاری قطره ای به واسطه هزینه های بالای ثابت و جاری عملیات فاکتور اصلی کار با سوددهی می باشد.

«واژه های آبیاری قطره ای و قطره چکان نباید تنها قطره را در ذهن تداعی کند که برای هر محصولی مفید می باشد بلکه کمبود آب در کشور ما از یک طرف و هزینه های زیادی که سیستم های آبیاری قطره ای در بر دارند ایجاب می کند که علاوه بر استفاده صحیح از منابع آب الگوی کشت مناسبی اعمال شود که با این روش ها محصولاتی تولید گردد که امکان تولید آن ها در سایر نقاط دنیا وجود نداشته و یا گران تمام شود»(اصول و عملیات آبیاری قطره ای - دکتر امین علیزاده).

(یادمان نرود باغ خانم غزنوی که هزینه های آن را سلطان شیشه جهان از آمریکا ارسال می دارد و مورد نمایش فراوان کشاورزان قرار می گیرد، مطمئناْ سوددهی اولویت چندم آن است.)

حال سوال اینجاست:

- هزینه های اولیه برای محصولات مختلف در واحد سطح چه مقدار است؟

- هزینه های جاری برای محصولات مختلف در واحد سطح چه مقدار است؟

- هزینه های تطبیق ۱۲۰ هکتار کشاورزی سنتی جهت بالابردن بهره وری آب از ۳۰ درصد به ۷۰ درصد برای تامین آب طرح در واحد سطح چه مقدار است؟

- حداکثر زمان بهره برداری از هزینه های ثابت طرح در واحد سطح چه مدت است؟

- حداکثر زمان بازگشت هزینه های ثابت طرح چه مدت است؟

- میزان مصرف آب در واحد سطح برای محصولات متفاوت به تفکیک چه مقدار است؟

- سودآوری در واحد سطح به تفکیک به چه میزان و از سال چندم بعد از کاشت می باشد؟

- اقتصادی ترین محصول متناسب باآب و منطقه چه محصولاتی است؟

- و آیا طراحان طرح تضمینی برای سوددهی طرح دارند و یا فقط اجرا با دلارهای نفتی (حداقل ۳الی۴۳ میلیارد تومان) بدون پشتوانه کار کارشناسی با اداره محترم جهاد کشاورزی و هزینه های آزمون و خطا بر عهده کشاورز می باشد؟

۶- کارشناسی طرح:

- مورد اول:

الف- در ابتدا، طرح توجیهی به صورت ۵۰ هکتار گردو، ۵۰ هکتار آلو، ۱۰۰ هکتار گل محمدی و ۲۰۰ هکتار بادام تنظیم شد. (ص ۶ طرح ۴۰۰ هکتاری نابر- مدیریت جهاد کشاورزی کاشان)

ب- بعد از چند ماه مجری طرح عنوان کرد که گردو برای زمین مورد نظر مناسب نیست و از طرح حذف شد.

ج- بعد از مدتی از حذف گردو، آلو نیز به علت مصرف بالای آب از طرح حذف شد.

د- بعد از مدتی از حذف آلو با یک پروسه از پیش مشخص شده و آمدن مشاور طرح (شرکت آب و خاک البرز) و گرفتن جلسه هیئت امنا از نمایندگان کشاورزان خواسته شد که خودشان نوع و مقدار زمین زیر کشت را مشخص نمایند.

نمایندگان کشاورزان کشت بادام و گل محمدی با سطح برابر ۲۰۰-۲۰۰ را پیشنهاد و مجری مورد تایید قرار داد.

-مورد دوم

الف- در رابطه با آب در ابتدای طرح آب مورد نیاز یک مخزن ۵۰۰ هزارمترمکعبی به اضافه ۱۵۰ لیتر در ثانیه آب روزانه

ب- بعد از مدتی ۲ مخزن ۳۰۰ تایی و ۲۰۰ تایی به اضافه ۱۵۰ لیتر در ثانیه آب روزانه

ج- بعد از مدتی ۲ مخزن فوق الذکر به اضافه ۱۰۰ لیتر در ثانیه آب روزانه

د- بعد از مدتی مجدد ۱ مخزن ۵۰۰ هزارمترمکعبی و ۱۰۰ لیتر در ثانیه مورد تصویب مجری طرح قرار گرفت.

-مورد سوم

الف- یکی از خصوصیات طرح تولید ۵۰ تن ماهی در سال با درآمد ناخالص ۲/۱ میلیارد ریال و اشتغال مستقیم ۱۰ کارشناس پرورش ماهیان سردآبی ذکر شد(ص ۵ - طرح توجیهی - مدیریت جهاد کشاورزی کاشان)

ب- بعد از مدتی به دلایل کارشناسی مورد فوق غیر عملی شناخته شد.

-مورد چهارم

الف- درابتدای طرح ایجاد اشتغال ۲۵۰ نفر از جوانان روستا به طور مستقیم و ۳۰۰ شغل به طور غیر مستقیم عنوان شد(ص ۵ طرح توجیهی ۴۰۰ هکتاری نابر - مدیریت جهاد کشاورزی کاشان)

ب- در ارائه عملکرد باغ ۴۰ هکتاری خانم غزنوی یکی از خصوصیات آن را کم کردن نیروی کار جهت باغ های مکانیزه عنوان شد به طوری که ۴ کارگر برای ۴۰ هکتار کفایت می کند.

***

همانطور که ملاحظه می کنید اگر مشت را نمونه خروار در نظر بگیریم کارشناسی طرح ۴۰۰ هکتاری به صورت فوق الذکر می تواند باشد.

۵- هدف را گم نکنیم:

اگر هدف را بالا بردن درآمد کشاورزان، جلوگیری از مهاجرت، بهره وری آب در نظر بگیریم، ارتباط جملات زیر را پیدا کنید؟

- برزک به عنوان یک شهر توریستی در رسانه ها مطرح می شود.

- مهندس مجری طرح بارها و بارها اعلام می کند، باغات برزک فقط به نفع شهرداری برزک است.

- شهرداری برزک به صورت رایگان از فضای سبز ایجاد شده توسط کشاورزان بهره می برد.

- شهر داری برزک نسبت به مردم کشاورز برزک چه خدماتی ارائه می دهد؟

- شهردار نیاسر برای درختان شهر شناسنامه ایجاد می کند.

- کاشان در سال ۸۵ به فضای سبز شهر ۲۷ هکتار دیگر کاج و سرو اضافه نمود.

- فضای سبز میدانشهید زجاجی و میدان جهاد کاشان ماهیانه بالغ بر صد میلیون ریال هزینه برای شهرداری در بر دارد.

- صندوق بیمه روستائیان و عشایر به علت شهر بودن برزک به کشاورزان برزک تعلق نمی گیرد.

والسلام


همه چیز سر جای خود قرار دارد

- یکی از دوستان سوله ای ساخت تا کاری تولیدی انجام دهد بعد از تلاش فراوان که موفق به این کار ندش سیصد چهارصد جوجه خرید و مشغول جوجه داری شد.

- صاحب مرغ داری که قسمتی از آب یک چشمه را جهت مرغداری خریده بود با آمدن یک طرح کشاورزی، اسناد آب را جهت دریافت زمین به اداره جهاد کشاورزی تحویل داد.

- کشاورزی، باغ های کشاورزی اش را خشکانید تا جهت ساختمان سازی به فروش برساند.

- انبوه سازی مسکن به شرکت های تعاونی واگذار شد با ضوابط ابتکاری و جدید اداره محترم تعاون

- تعاون روستایی با ضوابط ابتکاری و من درآوردی از اداره تعاون منفک شد.

- اداره تعاون هرچند وقت یک بار زمزمه هایی از ناکارآمد بودن و ادغامش با اداره کار شنیده می شود.

- اداره کار دارد به این جمع بندی می رسد که دادن وام های خوداشتغالی نه تنها اشتغالی ایجاد نکرده بلکه اثر عکس داشته است از اینرو وام های فعلی به کارگاههای بزرگ تخصیص داده می شود.

- کارخانه بزرگ با تولید لنت ماشین یکی از ابنارهایش را به پرورش شترمرغ اختصاص داد.

- باغ بزرگ پرندگان توسط یک صاحب کارخانه بزرگ فرآورده های لبنی در قمصر اجرا می شود

- کمتر از ۱۵ درصد فرآورده های لبنی کشور به صورت صنعتی با درآمد بالا و بیش از ۸۵ درصد به صورت سنتی با صرف هزینه های بالا و درآمد پایین تولید می شود.

- کشاورزی با محوریت سنتی شهر برزک تنها به نفع فضای سبز شهرداری برزک است و عملاْ با یک طرح کشاورزی مکانیزه در خارج از شهر جایگزین می شود.

- شهرداری کاشان علی رغم بحران آب در کاشان ۲۷ هکتار تنها در سال ۸۵ با کاشت کاج و سرو به فضای سبز آن شهر افزود.

- اداره محیط زیست مجوز عبور اتوبان از پارک جنگلی را صادر کرد.

- وزیر راه دولت هشتم در دولت نهم ابقا شد.

- دولت نهم قانون بنزین آزاد که توسط مجلس تصویب شد را اجرا نکرد.

- مجلس تجمیع انتخابات ریاست جمهوری و مجلس، برگشتی از شورای نگهبان را به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستام.

- مجمع تشخیص تجمیع ریاست جمهوری با شوراها را تصویب کرد.

- شوراها از کارشکنی فرمانداری ها و استانداری ها با مصوبات خودخبر دادند.

....

هتل در برزک

دوستی از من درخواست کرد تا ساخت یک هتل در برزک را بررسی کنم.

دورا دور اطلاع دارم که شخصی زمینی در بالای محله کارگاه از شورای شهر قبلی برای ساخت هتل دریافت کرده ولی نمی دانم تا چه مرحله ای پیش رفته است (قابل بررسی)

اما کل مراحل پی گیری یک اقامتگاه با داشتن ۱۰ الی ۱۲ اتاق که فقط نیاز به تعمیر دارد و موافقت شفاهی میرات و بخشداری و شهرداری را نیز با خود دارد را به طور کامل در بخش موضوعی (پی گیری یک اقامتگاه ) در این وبلاگ آورده ام .

در صورتی که وقت داشتید می توانید مطالعه کنید.

برزک برزک برزک

 
 دوستی مطالب زیر را برایم ارسال داشت و جواب را در انتها خدمتشان می آورم:
 
با درود
 
دوستان
 
چرا هیچکدام جواب نمی دهید
 
ضمن قدر دانی از حسن نظر شما لطفا به جواب خود
 
را به موارد زیر ارسال کنید
 
 
 هر رفتنی رسیدن نیست
 
ولی برای رسیدن راه جز رفتن
 
نیست
 
 
سوال
 
 
آیا از سوابق مدیریتی شهردار برزک خبر دارید
 
فکر می کنید چند سال در سمتهای مدیریتی بوده
 
است
 
کارهای اجرائی چشمگیر ایشان چیست
 
آیا ایشان مدیر درون سازمانی یا برون سازمانی
 
است
 
آیا یک جمع دانشگاهی جهت توسعه برزک میتواند به
 
شهرداری یا شورای شهر کمک کند  و در صورتی که
 
جواب منفی است دلیل آن را بفرمایید و در صورت
 
مثبت بودن جواب روش اجرا کدام است
 
جواب:
 
از سوابق مدیریتی شهردار برزک هیچ اطلاعی ندارم
 
و راهی نیز برای کسب آن نمی شناسم.
 
اما مطمئنا یک جمعی که سازماندهی شده باشند و
 
الفبای کار گروهی را بلد باشند می توانند به شورا و
 
شهردار کمک نمایند.
 
هر کس در این زمینه پیش قدم شود اینجانب آماده
 
همه گونه همکاری در حد توان خود می باشم.
 

یک نمونه از هماهنگی در وزارت نفت

امروز به مطلب جالبی برخورد کردم

سازمان بهینه سازی مصرف سوخت اقدام به احداث ۴ ایستگاه در اطراف شهرستان کاشان نموده است.

دو ایستگاه در آب شیرین حدوداْ ۳۰ کیلومتری کاشان و دو ایستگاه در نزدیک نیروگاه نطنز آن هم حدود بالاتر از ۳۰ کیلومتری کاشان

ساخت این ۴ ایستگاه نیز به اتمام رسیده است و حداقل هزینه تمام شده برای سازمان برای هر ایستگاه حداقل ۲ میلیارد تومان می باشد.

جالب اینجاست که نزدیک ترین فاصله مسیر عبور گاز از این ۴ ایستگاه حداقل ۳۰ کیلومتر می باشد. و در حالی که ساخت ایستگاه به اتمام رسیده است، اما نه گازی در کنارش می باشد و نه اقدام به انتقال صورت گرفته است.

حال پیدا کنید پرتقال فروش را؟

جملات قصار

 

افراد موفق همواره به دنبال فرصت های برای

 

کمک به دیگران

 

هستند

اداره کشور با استخاره و غیب گویی...

برگرفته از مقاله «اداره کشور با استخاره و غیب گویی امکان پذیر نیست» از نشریه طوبی کاشان شماره ۱۲۴ مردادماه ۱۳۸۶ به قلم حجت الاسلام رسول جعفریان:

... خدا رحمت کند شاه سلطان حسین را که تلاش می کرد دولت صفوی را که بیش از دویست سال پاینده بود، در مقابل حمله افغانهای قندهاری، با  «آش» نگهدارد. زمانی که در جریان حمله افغانها به اصفهان و محاصره این شهر (۱۱۳۴ق)، یکی از علمای شهر پیامی برای او فرستاد که برای مقابله با درشمن چه در سر دارید، شاه گفت: «دستور داده ایم آشی بپزند، ان شاءالله افاقه کند.» اما متاسفانه آن «آش» افاقه نکرد و شاید در نیت بانیان یا آشپز آن تردیدی وجود داشت! اگر کسی نگاهی به تاریخ شاهان قدیم ایران بکند و ارتباطشان را با منجمان بداند، خواهد دید که بیشتر آنان همان اندازه که در فکر اصلاح امور از طریق «برنامه ریزی» بودند،‌از منجمان و پیشگویان برای امور خویش صلاحدید می خواستند و به سخن آنان اعتبار می گذاشتند. تاریخ ایران که پر از این خاطره هاست و بسا بسیاری از بدبختی های این ملت، ناشی از اعتماد به همین منجمان بود. نوع دیگرش هم استخاره های شگفت و تکیه مظفرالدین شاه به دعانویسی بود که آن هم زبانزد آن روزگاران و تواریخ بعدی بوده و هست.

و اکنون هم... خدای حفظ کند یکی از بزرگان اهل استخاره را در کشور ما که زمانی می فرمودند: نیمی از کارهای این مملکت را بنده حل و فصل می کنم. علتش را پرسیدند. ایشان گفت: بسیاری از امور مهم و اساسی کشور با استخاره بنده حل می شود. روشن است که نویسنده این سطور به هیچ وجه منکر استخاره نیست، اما واقعاْ در چه شرایطی و در کجا؟

شیرین تر آن که به تازگی شنیدیم که گفته اند تا آخر خرداد یا مثلاْ تابستان، خبرهای بسیار خوشی اتفاق خواهد افتاد. شاید باز هم امیدی هست تا بر اساس «العجب کل العجب بین جمادی و رجب» رخداد خوشی برای این ملت روی دهد. می دانید که در آستانه جمادی و رجب هم هستیم.

ای کاش شاه نعمت الله ولی هم زنده بود و باز هم از عجایب و غرایب که رخ خواهد داد، می گفت و برای مدتی مردم را سرگرم می کرد و می خواند:

قدرت کردگار می بینم

حالت روزگار می بینم

حکم امسال صورتی دگر است

نه چو پیرار و پار می بینم

در خراسان و مصر و شام و عراق

فتنه و کارزار می بینم

صندوق بیمه روستایی و میزان تخصیص سوبسید بنزین به روستائیان

مطلب روزنامه هشمشهری ویژه کاشان را خدمتتان در پست «کمی فکر کنیم» کامل آوردم از جمله میزان دریافتی صندوق از روستائیان :

« صندوق بیمه اجتماعی روستائیان و عشایر وابسته به وزارت رفاه و تامین اجتماعی در بخش برزک کاشان ظرف مدت ۴۰ روز ۵۱۴ خانوار روستایی را تحت پوشش قرار داده است.

...بیمه شدگان تا به حال بیش از یک میلیارد ریال به حساب صندوق واریز کرده اند.»

ضعیف ترین اقشار مردم در عرض ۴۰ روز یک میلیارد ریال به حساب صندوق واریز کرده اند.

بیائید یک مقایسه ای انجام دهیم از دریافتی میزان یارانه بنزین بین کلیه مردم و مردم بخش برزک :

طبق اطلاعاتی که روزنامه ایران شماره ۳۷۰۸ پنج شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۶ در مقاله «هوای تازه در فضای اقتصادی» می توانیم دریافت داریم:

«... قشرهای متوسط به پائین جامعه که تنها ۲ درصد از کل مصرف بنزین را به خود اختصاص داده بودند اما در پرداخت یارانه آن با بقیه طبقات جامعه به صورت مساوی شریک می شدند.... با یک حساب سرانگشتی و در نظر گرفتن ۵/۷ میلیون خودروی فعال در کشور می بینیم که سرانه مصرف بنزین برای هر خودروی ایرانی روزی ۱۰ لیتر بوده است.... غافل از اینکه وقتی دولت هر لیتر بزینی را که برای خودش ۷۵۰ تومان تمام می شود، با نرخ ۱۰۰ تومان عرضه می کند در واقع و به اجبار به اندازه ۶۵۰ تومان در ازای هر لیتر از دیگر ابعاد رفاهی یا غیره می کاهد.»

حال با توجه به اینکه بخش برزک با تشکیل شدن از شهر محروم برزک و روستاهای اطراف آن با جمعیت تقریبی ۱۰ هزار نفر دارای مردمی محروم می باشد، تنها ۲ درصد از این یارانه استفاده کرده اند در حالی در طرف مقابل  برای صندوق بیمه روستائیان و عشایر مبلغ یک میلیارد ریال واریز نموده اند.

محاسبه کنید از این یارانه هنگفت بنزین چه مقدار سهم روستائیان و عشایر می شود تا ببینیم که آیا عدل است دریافت حق بیمه ؟

 

 

عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت

 

من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی

عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم

باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی؟

حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان

این توانم که بیایم به محلت به گدایی

شمع را باید از این خانه به در بردن و کشتن

تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی

پرده بردار که بیگانه خود این روی نبیند

تو بزرگی و در آیینه کوچک ننمایی

عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت

همه سهل است تحمل نکنم بار جدایی

روز صحرا و سماع است و لب جوی و تماشا

در همه شهر دلی ماند که دیگر نربایی؟

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

چه بگویم؟ که غم از دل برود چون تو بیایی

آن نه خال است و زنخدان و سر زلف پریشان

که دل اهل نظر برد، که سری است خدایی

مشرف الدین مصلح بن عبدالله سعدی شیرازی

نامه به مجری طرح ۴۰۰ هکتاری

مجری محترم طرح ۴۰۰ هکتاری نابر

سلام علیکم

احتراماْ خواهشمند است با توجه به اینکه شرکت مهندسی شرکت آب و خاک البرز به عنوان مشاور طرح مذکور می باشد در صورت امکان موارد زیر را در رابطه به طرح بررسی و اعلام فرمائید. مطمئناْ پاسخ به موارد زیر می تواند برای طرح و کشاورزان راهگشا و موثر باشد:

۱- هزینه های ثابت در واحد سطح برای کشت بادام و گل محمدی به تفکیک به چه میزان است؟

۲- هزینه های جاری در واحد سطح برای کشت بادام و گل محمدی به تفکیک چه مقدار است؟

۳- حداکثر زمان بهره برداری هزینه های ثابت در واحد سطح چگونه است؟

۴- میزان مصرف آب در واحد سطح برای بادام و گل محمدی به تفکیک چقدر است؟

۵- سودآوری در واحد سطح به تفکیک به چه میزان و از سال چندم بعد از کاشت می باشد؟

۶- محصولات پیشنهای منطبق با آب و خاک و هوای منطقه به غیر از بادام و گل محمدی و میزان هزینه های ثابت و جاری و سودآوری و آب مصرفی به نظر آن شرکت محترم کدام است؟

با تشکر - عضو هیئت امنا طرح - ۱۰/۲/۸۶

صندوق بیمه روستائیان و عشایر

نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی

سلام علیکم

همانطور که اطلاع دارید عمده اشتغال مردم روستاها و شهرهای تازه تاسیس مانند برزک،‌ قمصر، نیاسر از توابع شهر کاشان در کشاورزی و صنایع جانبی بکار گرفته می شود و این در حالی است که آنچنان هزینه ها بالا و درآمد افت کرده که کمر این طبقه از مردم زیر فشار آن در حال خرد شدن است و صدای آن را نمی شنوند مگر دلسوزانی چون شما

و از طرفی به نظر حقیر قوانین مصوب در این ارتباط به گونه ای طراحی و مصوب می گردد که روز به روز بر وخامت اوضاع این بیمار می افزاید؛ از جمله بحث صندوق بیمه تامین اجتماعی روستائیان و عشایر است که با داشتن محاسن فراوان دارای اشکالاتی می باشد که به صورت خلاصه خدمتتان معروض می دارم:

۱- شهرهای تازه تاسیس مانند برزک، قمصر، نیاسرو... که عملاْ در ردیف روستاها قرار دارند و رسماْ در تقسیمات کشوری شهر نامیده می شوند در ضوابط این قانون نمی گنجد که امید است با اصلاح قانون این صندوق اینگونه شهرها را نیز زیر پوشش بگیرد و مصداق از طلا بودن پشیمان گشته ایم قرار نگیرد.

۲- حق بیمه پرداختی از طرف مردم برای قرار گرفتن در ضوابط این صندوق هرچند کم می باشد ولی آنچنان وضعیت مردم روستایی تحت فشار و ضعف است که آن نیز برای این قشر سخت و طاقت فرسا است. آیا بهتر نیست محل تامین این حق بیمه از طرف ادارات مرتبط مرکز شهرستان که صرف هزینه های تراکم بالای جمعیت می کنند صورت گیرد تا بطور غیر مستقیم باعث تشویقی برای عکس کردن مهاجرت از شهرها به روستاها شویم و بطور خلاصه این حق بیمه از محل درمان در محل پیشگیری صرف گردد.

۳- همانطور که اطلاع دارید خدمات درمانی از طریق سازمان خدمات درمانی و باشیوه پزشک خانواده و ارجاع برای روستائیان و عشایر و مجزا از این صندوق لحاظ می شود. سوال اینجاست که آیا هزینه های که صرف بوروکراسی و ایجاد اشتغال به عقیده من کاذب در سیستم پزشک خانواده و ارجاع می شود بهتر نیست صرف خود مردم شود و به گونه ای که بیمه تامین اجتماعی روستائیان بدون پیچ و خم های فراوان که باعث گم شدن هدف می شود بدون دریافت حق بیمه مسئولیت خدمات تامین درمان روستائیان و عشایر را فراهم آورد.

مطمئناْ‌ هرچه هزینه صرف روستاها و مناطق دورافتاده شود هزینه های پیشگیری است و قابل برگشت می باشد.

 

جملات قصار

 

هرچه را جستجو  می کنی

 

می یابی

 

برایان رابینسون

کارفرما در کارگاههای کوچک کارگری بیش نیست

در روزنامه سرمایه شماره ۵۲۵ چهارشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۸۶ در صفحه اقتصاد خانواده مطلبی تحت عنوان «اقتصاد خانواده و بیمه های درمانی - تا طلاع ثانوی بیمار نشوید» چاپ شده بود که قسمتهایی از آن را می آورم و در انتها مطالبی اضافه می کنم.

«... مثلاْ کسی که در حال حاضر شغلی ندارد چگونه می تواند بیمه شود؟، «در این شرایط هم بیمه خویش فرما داریم که شخص می تواند خود را بیمه کند که باید سهم کارفرما و سهم کارگر را خود بپردازد»

البته برای این سوال که کسی که کار ندارد چگونه می تواند هم سهم کارفرما و هم کارگر را خود بپردازد کسی پاسخی نداشت.

سوار تاکسی می شوم، هوا گرم است و پنجره های سمند پائین، از راننده می پرسم: «شما بیمه هستید؟»، «نه خانوم، دلتون خوشه ها»، «چرا؟ مگر سازمان تاکسیرانی شما را بیمه نکرده؟» «به ما گفته اند سه ماه یک بار باید ۱۵۳ هزارتومان به آن ها بدهیم تا بیمه باشیم

... در مورد بیمه های خویش فرما می پرسم می گوید:«دولت برای کسانی که شغل آزاد دارند یا بیکار هستند بیمه خویش فرما را تعیین کرده، شاید من با درصد پرداخت این افراد به بیمه تامین اجتماعی موافق نباشم ولی طرح را زیر سوال نمی برم، طرح در مجموع دست و منطقی است و در همه جای دنیا هم این گونه است ولی این که کسی که کار نمی کند چقدر باید بپردازد و چگونه بپردازد چیزی است که بیش تر باید در موردش کار کارشناسی انجام شود.»

در کارگاههای کوچک (در تقسیم تامین اجتماعی بعضی از مغازه ها هم کارگاه کوچک نامیده می شود) در صنوف متفاوت که معمولاْ یک نفر یا دو نفر در آن مشغول به کار می باشند که 17 درصد تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص می دهد و یک خانواده ۷ میلیونی در کشور می باشد.( روزنامه شرق شماره ۹۲۴  مورخ دوشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۶ مصاحبه  با معاون وزیر بازرگانی).

این افراد که خود با سختی فراوانی برای خود شغل ایجاد نموده اند تحت چه حمایتی قرار دارند؟

یکی از حمایت های که می شوند بیمه خویش فرما است: با توجه به اینکه کارفرما در چنین کارگاه و مغازه هایی خود کارگری بیش نیست که مسئولیت بیشتر نسبت به کارگر احتمالی تحت امر خود دارد چگونه با او رفتار می شود؟

۱- دفترچه خدمات درمانی خویش فرما و بیمه اختیاری، از سازمان تامین اجتماعی تا زمان پرداخت مبلغ ماهانه، تاریخ تامین اعتبار دریافت می دارد در صورتی که دفترچه خدمات درمانی کارگری، حداقل ۵ماه یا بیشتر جلوتر از لیست پرداختی ارسالی کارگاه،‌ تاریخ اعتبار دریافت می نماید.

حال اگر کارفرمایی  (یا بیمه شده اختیاری) با چندین سال سابقه پرداختی حق بیمه با توجه به شرایط اقتصادی از آخرین مهلت قانونی پرداخت حق بیمه (که تا ۲-۳ ماه قبل از تاریخ روز می باشد) استفاده کند از خدمات درمانی سازمان تامین اجتماعی محروم می گردد.

آیا این با شعار عدالت ورزی سازگاری دارد کسی که بیمه می باشد و با توجه به تنگنا اقتصادی از آخرین مهلت پرداخت بیمه استفاده می کند از خدمات درمان تامین اجتماعی محروم می گردد.

۲- سازمان تامین اجتماعی به بیمه شده های کارگری خود وام ازداوج، کمک هزینه ازدواج، بیمه بیکاری و خدمات درمانی مناسب تر و ... نسبت به بیمه شده خویش فرما و اختیاری ارائه می کند.

۳- اداره کار نسبت به کارگر تا کارفرما های کارگاههای کوچک که خود کارگران کارآفرین می باشند حقوق بیشتری قائل است.

۴- رئیس جمهور محترم در زمینه درآمد ناشی از صرفه جویی بنزین یکی از حمایت هایی که عنوان نمودند افرادی را شامل می شد که به نوعی بیکار گشته اند و یا سرپرست خانوار هستند. سوال این جاست آیا بهتر نیست به جای افزودن به بوروکراسی موجود قوانین تبعیض آمیز موجود را مانند بیمه های خویش فرما و اختیاری به نوعی واقع بینانه تر نمایند؟

در آخر بد نیست خاطره ای از کارفرما بودن تعریف کنم:

کارفرمایی که در اثر بالا بودن هزینه ها و پایین بودن درآمد اقدام به بستن مغازه خود نمود. کارگر مغازه به اداره کار شکایت کرد که عیدی عید نرسیده خود را می خواهد. در جلسه ای در اداره کار  تشکیل شد. هرچه کارفرما می گفت که جز بدهی بالا چیزی ندارم که به کارگر بدهم افراد حاضر در جلسه اصرار داشتند کارفرما به گونه ای کارگر را راضی نماید. یکی از افراد جلسه جمله ای گفت که خلاصه کلام است:

کافرما بودن در این شهر جرم است!

 

عشقبازی به همین آسانی است

عشقبازی به همین آسانی است...

که گلی با چشمی

بلبلی با گوشی

رنگ زیبای خزان با روحی

نیش زنبور عسل با نوشی

کار همواره باران با دشت

برف با قله کوه

رود با ریشه بید

باد با شاخه و برگ

ابر عابر با ماه

چشمه ای با آهو، برکه ای با مهتاب

و نسیمی با زلف

دو کبوتر با هم

و شب و روز و طبیعت با ما

عشقبازی به همین آسانی است...

شاعری با کلماتی شیرین

دست آرام و نوازش بخش بر روی سری

پرسشی از اشکی

و چراغ شب یلدای کسی با شمعی

و دل آرام و تسلا

و مسیحای کسی با جمعی

عشقبازی به همین آسانی است...

که دلی را بخری

بفروشی مهری

شادمانی را حراج کنی

رنج ها را تخفیف دهی

مهربانی را ارزانی عالم بکنی

و بپیچی همه را لای حریر احساس

گره عشق به آنها بزنی

مشتری هایت را با خود ببری تا لبخند

عشقبازی به همین آسانی است...

هرکه با پیش سلامی در اول صبح

هرکه با پوزش و پیغامی با رهگذری

هرکه با خواندن شعری کوتاه با لحن خوشی

نمک خنده بر چهره در لحظه کار

عرضه سالم کالای ارزان به همه

لقمه نان گوارایی از راه حلال

و خداحافظی شادی در آخر روز

و نگهداری یک خاطر خوش تا فردا

و رکوعی و سجودی با نیت شکر

عشقبازی به همین آسانی است

شادروان مجتبی کاشانی